کلمه جو
صفحه اصلی

seed money


(پولی که برای جلب سرمایه گذاران دیگر در آغاز کار سرمایه گذاری می شود) سرمایه ی آغازین، بذرمایه

انگلیسی به فارسی

(پولی که برای جلب سرمایه گذاران دیگر در آغاز کار سرمایه گذاری می‌شود) سرمایهی آغازین، بذرمایه


پول بذر


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: money required or provided to begin a new project.

- Her inheritance was the seed money for a new restaurant.
[ترجمه ترگمان] ارث او، پول دانه برای یک رستوران جدید بود
[ترجمه گوگل] وراث او پول بنیادی برای یک رستوران جدید بود

• (british) money required or provided to enable the development and set up of a business venture or new project; initial funds provided by venture capitalist to finance a new business (finance)

مترادف و متضاد

money to start a venture


Synonyms: venture capital, venture money


جملات نمونه

1. The $ 20 million is seed money, and the $ 30 million is a supplement.
[ترجمه ترگمان]۲۰ میلیون دلار پول بذر است و ۳۰ میلیون دلار یک مکمل است
[ترجمه گوگل]20 میلیون دلار پول بذر است و 30 میلیون دلار مکمل است

2. It gives seed money and other support to local nonprofits developing permanent housing linked to health and employment services.
[ترجمه ترگمان]دولت پول بذر و دیگر حمایت از سازمان های غیرانتفاعی را در حال توسعه مسکن دائمی مرتبط با خدمات بهداشتی و استخدام می دهد
[ترجمه گوگل]این پول بذر و سایر کمک های غیر انتفاعی محلی را به منظور ایجاد مسکن دائمی مرتبط با خدمات بهداشتی و اشتغال می دهد

3. They're out looking for seed money and a board now with a deadline of December.
[ترجمه ترگمان]آن ها در جستجوی پول دانه و تخته ای در حال حاضر با مهلت دسامبر هستند
[ترجمه گوگل]آنها از ماه دسامبر به دنبال پول بذر و هیئت مدیره هستند

4. This gold will be the seed money for my empire.
[ترجمه ترگمان]این طلا بذر seed برای امپراطوری من خواهد بود
[ترجمه گوگل]این طلا پول بنیادی برای امپراتوری من خواهد بود

5. What are the advantages and disadvantages of pursuing seed money?
[ترجمه ترگمان]مزایا و معایب پی گیری پول بذر چیست؟
[ترجمه گوگل]مزایا و معایب دنبال کردن پول بذر چیست؟

6. They also gave seed money to entrepreneurs.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین به کارآفرینان پول دادند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین به کارآفرینان پول می دادند

7. This was seed money to leverage private and state contributions.
[ترجمه ترگمان]این مساله پول بذر برای بهره برداری از مشارکت های دولتی و دولتی بود
[ترجمه گوگل]این پول بنیادی بود تا بتواند از مشارکت خصوصی و دولتی استفاده کند

8. Seed Money School-to-work initiatives can not get started without an initial infusion of flexible seed money.
[ترجمه ترگمان]طرح های مربوط به مدرسه دانه را نمی توان بدون تزریق اولیه پول بذر انعطاف پذیر شروع کرد
[ترجمه گوگل]ابتکارات مدرسه برای کار با دانه های گیاهی نمی تواند بدون تزریق اولیه از پول بنیادی انعطاف پذیر آغاز شود

9. Most people who are broke are practicing the scarcity principle, not the seed money principle.
[ترجمه ترگمان]بیشتر افرادی که شکست می خورند اصل کمیابی را تمرین می کنند، نه اصل پول بذر
[ترجمه گوگل]اکثر افرادی که شکست خورده اند، اصل اصل کمبود را تمرین می کنند، نه اصل پول بذر

پیشنهاد کاربران

سرمایه أولیه در سرمایه گذاری

سرمایه ی مرحله ی کشت ایده


کلمات دیگر: