• initial time, initial experience, initial occurrence
first time
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
این کلمه به معنی شروع یک رویداد است.
من در این لحظه حرکت کردم. پس به نوعی جاری است
من در این لحظه حرکت کردم. پس به نوعی جاری است
خیلی زود، وقت زیاد
زمان اولیه ، تجربه اولیه ، وقوع اولیه
مرتبه اول
اولین بار
تازه کار
مبتدی
تازه وارد
تازه وارد
کلمات دیگر: