کلمه جو
صفحه اصلی

impoliteness


بی ادبی

انگلیسی به فارسی

اسائه ادب، بی ادب


اشتیاق


انگلیسی به انگلیسی

• rudeness, lack of courtesy

جملات نمونه

1. He was scourged for his impoliteness.
[ترجمه ترگمان]مورد بی ادبی او قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او برای ناتوانی خود رنج می برد

2. His impoliteness is more than we can stand.
[ترجمه ترگمان]impoliteness او بیشتر از آن چیزی است که ما می توانیم تحمل کنیم
[ترجمه گوگل]اشتیاق او بیشتر از اینکه ما بتوانیم ایستادگی کنیم

3. He will have to answer for his impoliteness.
[ترجمه ترگمان]اون باید برای بی ادبی اون جواب بده
[ترجمه گوگل]او باید برای نافرمانی خود پاسخ دهد

4. In addition, impoliteness, which occurs often and should have been studied aslong been neglected.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، impoliteness که اغلب اتفاق می افتد و باید مورد مطالعه قرار گیرد نادیده گرفته شده است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، اشتیاق، که اغلب اتفاق می افتد و باید مورد بررسی قرار گیرد به همان اندازه مورد توجه قرار گرفته است

5. It is wrong to assume that John will formally apologize to them for the impoliteness.
[ترجمه ترگمان]اشتباه است که فرض کنیم جان به طور رسمی از آن ها برای the عذرخواهی می کند
[ترجمه گوگل]اشتباه است تصور کنید جان به طور رسمی از آنها برای عذرخواهی عذرخواهی می کند

6. Never express anger, impatiences, or disrespect engendered by public criticism, or impoliteness are never forgotten.
[ترجمه ترگمان]هرگز خشم، خشونت، یا بی احترامی که به وسیله انتقاد عمومی ایجاد می شود را بیان نکنید، و یا هرگز فراموش نکنید
[ترجمه گوگل]هرگز ابراز خشم، بی حوصله یا بی احترامی ناشی از نقد عمومی، یا نادیده انگاشتن هرگز فراموش نشود

پیشنهاد کاربران

گستاخی
بی احترامی
بی تربیتی
بی ادبی

سوء ادب ؛ بی ادبی.


کلمات دیگر: