1. they segregate relegious minorities
آنان اقلیت های مذهبی را از هم جدا می کنند.
2. We have to segregate for a few day.
[ترجمه ترگمان] ما باید برای چند روز تمرین کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید برای چند روز جداگانه باشیم
3. They segregate you from the rest of the community.
[ترجمه ترگمان]اونا تو رو از بقیه جامعه جدا کردن
[ترجمه گوگل]آنها شما را از بقیه جامعه جدا می کنند
4. The systems will have to be able to segregate clients' money from the firm's own cash.
[ترجمه ترگمان]این سیستم ها باید قادر به جداسازی پول مشتریان از وجه نقد خود شرکت باشند
[ترجمه گوگل]سیستم ها باید بتوانند پول مشتریان خود را از پول نقد خود جدا کنند
5. Schools should not segregate children with disabilities.
[ترجمه ترگمان]مدارس نباید کودکان معلول را از هم جدا کنند
[ترجمه گوگل]مدارس نباید کودکان دارای معلولیت را جدا کنند
6. Faith-based schools would only segregate society further.
[ترجمه ترگمان]مدارس مبتنی بر ایمان تنها جامعه را از هم جدا می کنند
[ترجمه گوگل]مدارس مبتنی بر ایمان تنها جامعه را به هم متصل می کنند
7. One was to segregate lepers in order to prevent the spread of the disease.
[ترجمه ترگمان]یکی برای جداسازی جذامی ها به منظور جلوگیری از شیوع بیماری بود
[ترجمه گوگل]یکی از آن ها این بود که برای جلوگیری از گسترش بیماری ها، لکه ها را جدا کنید
8. We don't segregate in this county.
[ترجمه ترگمان]ما تو این منطقه کار نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما در این شهرستان جدا نیستیم
9. Segregate from acids and acid-forming substances. Segregate from foods and animal feeds.
[ترجمه ترگمان]مواد from از اسیدها و مواد در حال تشکیل اسید تغذیه از غذاها و تغذیه حیوانات
[ترجمه گوگل]جدا از اسید و اسید تشکیل دهنده جدا از مواد غذایی و خوراک حیوانات
10. And why should I restrict myself, segregate myself?
[ترجمه ترگمان]چرا باید خودم را محدود کنم؟
[ترجمه گوگل]و چرا باید خودم را محدود کنم، خودم را جدا کنم؟
11. It also important to segregate the large companies into giant international corporations and those are not.
[ترجمه ترگمان]همچنین جداسازی شرکت های بزرگ به شرکت های بزرگ بین المللی مهم است و آن ها نیستند
[ترجمه گوگل]همچنین مهم است که شرکت های بزرگ را به شرکت های بین المللی غول پیکر تقسیم کنید و اینها نیستند
12. Experiments show clearly that genes segregate.
[ترجمه ترگمان]آزمایش ها به وضوح نشان می دهند که ژن ها از هم جدا می شوند
[ترجمه گوگل]آزمایشات واضح نشان می دهند که ژن ها جدا می شوند
13. Segregate hazardous waste and dispose of an authorized manner ( report to your supervisor ).
[ترجمه ترگمان]هدر دادن مواد زاید خطرناک و انهدام یک روش مجاز (گزارش به ناظر شما)
[ترجمه گوگل]جمع آوری زباله های خطرناک و دفع مجوز (گزارش به سرپرست شما)
14. Homozygous races do not segregate on selfing.
[ترجمه ترگمان]مسابقات اسب دوانی هنوز روی selfing کار نمیکنه
[ترجمه گوگل]نژادهای هومیوژیک در مورد خودمختاری جدایی ناپذیر نیستند