وحشیانه، ازروی درنده خویی، ستمگرانه
ferociously
وحشیانه، ازروی درنده خویی، ستمگرانه
انگلیسی به فارسی
بی رحمانه
انگلیسی به انگلیسی
• savagely, fiercely, violently
جملات نمونه
1. His brows snapped together ferociously when he heard the remark.
[ترجمه بهنام] وقتی ان نظر را شنید، ابروانش به تندی در هم امد.
[ترجمه ترگمان]وقتی این حرف را شنید، ابروهایش درهم فشرده شد[ترجمه گوگل]هنگامی که این سخنان را شنید، جسد او به طرز وحشیانه ای به هم ریخت
2. A female lion defends her young ferociously.
[ترجمه بهنام] یک شیر ماده جنکاورانه از تفلش دفاع می کند.
[ترجمه ترگمان]یک شیر ماده با درندگی از او دفاع می کند[ترجمه گوگل]یک شیر زن دفاع از جوان خود را به شدت
3. He saw Gazzer's fingers jab ferociously into Simon's face.
[ترجمه ترگمان]او انگشتانش را با عصبانیت مشت کرد و به صورت سایمون مشت زد
[ترجمه گوگل]او انگشت های گاززر را به صورت سایمون خشمگین کرد
[ترجمه گوگل]او انگشت های گاززر را به صورت سایمون خشمگین کرد
4. The Treasury-tight-knit, secretive, ferociously intelligent-is winning the battle.
[ترجمه ترگمان]وزارت خزانه داری، مرموز، مرموز، وحشیانه - در حال برنده شدن در این نبرد است
[ترجمه گوگل]خزانه داری، محکم، محرمانه و بی رحمانه هوشمند، برنده جنگ می شود
[ترجمه گوگل]خزانه داری، محکم، محرمانه و بی رحمانه هوشمند، برنده جنگ می شود
5. We campaigned ferociously to ban the stuff that could kill people in minutes with its toxic fumes.
[ترجمه بهنام] ما کاروزار شدیدی براه انداختیم تا موادی را که می توانند ظرف چند دقیقه مردم را با دودهای سمی خودبکشند را ممنوع بکنیم.
[ترجمه ترگمان]ما برای ممنوعیت مواد مخدر که ممکن است مردم را در عرض چند دقیقه با گازهای سمی خود به قتل برسانند، مبارزه کردیم[ترجمه گوگل]ما به شدت مبارزه کردیم تا مواردی را که می توانستیم مردم را با دمی های سمی از بین ببریم ممنوع کنیم
6. He glared back ferociously so they reverted to the cakes, muttering darkly.
[ترجمه ترگمان]او با عصبانیت به عقب نگاه کرد، بنابراین آن ها دوباره به کیک برگشتند و زیر لب چیزی زمزمه کردند
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای خیره به نظر می رسید، به طوری که آنها به کیک ها برگشتند، به طرز تردید گریه می کردند
[ترجمه گوگل]او به طرز وحشیانه ای خیره به نظر می رسید، به طوری که آنها به کیک ها برگشتند، به طرز تردید گریه می کردند
7. However ferociously we ink over our first thoughts, history finds a way of reading them.
[ترجمه ترگمان]با این حال، با این همه we که بر روی اولین افکار خود می نویسیم، تاریخ راهی برای مطالعه آن ها پیدا می کند
[ترجمه گوگل]با این وجود به شدت ما را بیش از اولین افکار ما جوهر، تاریخ پیدا کردن راه برای خواندن آنها
[ترجمه گوگل]با این وجود به شدت ما را بیش از اولین افکار ما جوهر، تاریخ پیدا کردن راه برای خواندن آنها
8. These were put down ferociously but were followed by the application of a more enlightened policy.
[ترجمه ترگمان]این موارد به طور وحشیانه ای سرکوب شدند اما پس از آن کاربرد سیاست روشنفکری بیشتری دنبال شد
[ترجمه گوگل]اینها به صورت خشونت آمیز گذاشته شد، اما با استفاده از سیاست های روشن تر دنبال شدند
[ترجمه گوگل]اینها به صورت خشونت آمیز گذاشته شد، اما با استفاده از سیاست های روشن تر دنبال شدند
9. The palace guards fought so ferociously that Colonel Bayerenov dashed outside to all in reinforcements.
[ترجمه ترگمان]نگهبانان کاخ چنان با خشونت مبارزه کردند که کلنل Bayerenov با نیروی کمکی بیرون رفت
[ترجمه گوگل]نگهبانان کاخ به طرز وحشیانه ای جنگیدند که سرهنگ بایرنوف در خارج به همه در ارتش کمک کرد
[ترجمه گوگل]نگهبانان کاخ به طرز وحشیانه ای جنگیدند که سرهنگ بایرنوف در خارج به همه در ارتش کمک کرد
10. These days he is ferociously competitive.
[ترجمه ترگمان]این روزها او به شدت رقابتی است
[ترجمه گوگل]این روزها او به شدت رقابتی است
[ترجمه گوگل]این روزها او به شدت رقابتی است
11. The Chinese ferociously repress any challenges to the official version of the history of Taiwan.
[ترجمه ترگمان]وحشیانه چینی هر گونه چالشی را برای نسخه رسمی تاریخ تایوان سرکوب می کند
[ترجمه گوگل]چینی ها هر گونه چالشی را به نسخه رسمی تاریخ تایوان تحریک می کنند
[ترجمه گوگل]چینی ها هر گونه چالشی را به نسخه رسمی تاریخ تایوان تحریک می کنند
12. At intervals, he gritted his teeth ferociously.
[ترجمه ترگمان]در فواصل معینی دندان هایش را به هم سایید
[ترجمه گوگل]در فواصل زمانی، دندانهایش را به شدت خشمگین کرد
[ترجمه گوگل]در فواصل زمانی، دندانهایش را به شدت خشمگین کرد
13. He set himself ferociously tough standards; and he was ardently devoted to ballet.
[ترجمه ترگمان]او خود را با خشونت رفتار می کرد؛ و با شور و اشتیاق به باله علاقه مند شده بود
[ترجمه گوگل]او استانداردهای سختگیرانه خود را تنظیم کرد؛ و او به شدت به باله اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]او استانداردهای سختگیرانه خود را تنظیم کرد؛ و او به شدت به باله اختصاص داده شده است
14. Agnew in turn was ferociously proud.
[ترجمه ترگمان]Agnew در نوبت به شدت مغرور بود
[ترجمه گوگل]Agnew به نوبه خود به شدت مفتخر به افتخار بود
[ترجمه گوگل]Agnew به نوبه خود به شدت مفتخر به افتخار بود
15. The will to win and the abundance of venture capital make China's internet a "ferociously gladiatorial environment", says Richard Robinson, an American who has founded several start-ups in Beijing.
[ترجمه ترگمان]ریچارد رابینسون، یک آمریکایی که چندین شرکت نوپا را در پکن تاسیس کرده است، می گوید که اراده برنده شدن و فراوانی سرمایه مخاطره آمیز باعث اینترنت شدن اینترنت در اینترنت می شود
[ترجمه گوگل]ریچارد رابینسون، یک آمریکایی که تعدادی از شرکت های فعال در پکن را تاسیس کرده، می گوید: اراده برای برنده شدن و فراوانی سرمایه سرمایه گذاری، اینترنت را به عنوان یک 'محیط بی نظیر گلادیاتور' می سازد
[ترجمه گوگل]ریچارد رابینسون، یک آمریکایی که تعدادی از شرکت های فعال در پکن را تاسیس کرده، می گوید: اراده برای برنده شدن و فراوانی سرمایه سرمایه گذاری، اینترنت را به عنوان یک 'محیط بی نظیر گلادیاتور' می سازد
پیشنهاد کاربران
به شدت، بی امان
خشمگینانه، با تندی، حریصانه، بیرحمانه
کلمات دیگر: