کلمه جو
صفحه اصلی

amidst


معنی : در میان، وسط
معانی دیگر : در وسط

انگلیسی به فارسی

در میان، وسط


انگلیسی به انگلیسی

حرف اضافه ( preposition )
• : تعریف: in the middle of; among; amid.

• in the middle of; surrounded by
amidst means the same as amid.

مترادف و متضاد

Synonyms: amongst, between, during, in the midst of, in the thick of, mid, over, surrounded by, throughout


در میان (حرف اضافه)
into, across, among, between, amongst, amid, amidst, midst, betwixt

وسط (حرف اضافه)
amid, amidst

in middle of; among


Antonyms: away from, outside, separate


جملات نمونه

1. amidst gusts of laughter
در میان امواجی از خنده

2. amidst the mongols' amazement, jallal-aldin forded the river
در میان حیرت مغولان،جلال الدین از رودخانه گذشت.

3. i stood amidst the angry crowd and asked them to be calm
در میان جمعیت خشم آلود ایستادم و آنها را به آرامش دعوت کردم.

4. children were playing amidst the rubble of bombed-out buildings
بچه ها در میان آوار ساختمان های بمباران شده بازی می کردند.

5. the meeting concluded amidst the audience's applause
جلسه در میان کف زدن حضار خاتمه یافت.

6. boasting about friendship and brotherhood / amidst distraction and distress
لاف یاری و برادر خواندگی / در پریشان حالی و درماندگی

7. The visit took place amidst tight security .
[ترجمه ترگمان]این دیدار در میان تدابیر شدید امنیتی صورت گرفت
[ترجمه گوگل]این دیدار در میان امنیت شدید صورت گرفت

8. The bridge was completed in 1811 amidst much rejoicing.
[ترجمه ابوالقاسم امینی] این پل در سال ۱۸۱۱ در میان شادی فراوان کامل شد.
[ترجمه ترگمان]پل در سال ۱۸۱۱ غرق در شادی شد
[ترجمه گوگل]این پل در سال 1811 در خلال خوشبختی کامل شد

9. Amidst the current bunch of nonentities, he is a towering figure.
[ترجمه ترگمان]در میان این دسته current، او یک قد بلند است
[ترجمه گوگل]در میان دسته های فعلی بی نظیر، او یک شخصیت قوی است

10. The manager resigned suddenly amidst rumours of misconduct.
[ترجمه ترگمان]مدیر ناگهان در میان شایعات رفتار سو رفتار استعفا داد
[ترجمه گوگل]مدیر ناگهان در میان شایعات سوء رفتار، استعفا داد

11. The new perfume was launched amidst a fanfare of publicity.
[ترجمه ترگمان]عطر جدید در میان هیاهوی تبلیغات به راه افتاد
[ترجمه گوگل]عطر جدید در میان فانتزی تبلیغاتی راه اندازی شد

12. The airliner landed amidst the drizzling rain.
[ترجمه ترگمان]هواپیما در میان باران ریز باران فرود آمد
[ترجمه گوگل]هواپیمای مسافربری در میان باران های باران فرود آمد

13. The star arrived amidst scenes of excitement.
[ترجمه ترگمان]این ستاره در میان صحنه هایی از هیجان وارد شد
[ترجمه گوگل]ستاره وارد صحنه های هیجان شد

14. Amidst the blaze of light in the clerestory, are the idealized sculpted heads of the patron saints.
[ترجمه ترگمان]در میان شعله های آتش در the، سره ای زیبای saints قدیس حامی قرار دارند
[ترجمه گوگل]در میان پرتوهای نور در آثار، سرایان ایده آل مجسمه سازان مقدس هستند

15. Although progress has been made, poverty amidst overall plenty in our economy persists as a major economic and political issue.
[ترجمه ترگمان]اگرچه پیشرفت صورت گرفته است، فقر در میان تعداد زیادی از اقتصاد ما همچنان به عنوان یک مساله مهم اقتصادی و سیاسی ادامه دارد
[ترجمه گوگل]اگرچه پیشرفت حاصل شده است، فقر در کل اقتصاد ما به عنوان یک موضوع مهم اقتصادی و سیاسی همچنان ادامه دارد

I stood amidst the angry crowd and asked them to be calm.

در میان جمعیت خشم‌آلود ایستادم و آنها را به آرامش دعوت کردم.


پیشنهاد کاربران

mid, amid=


کلمات دیگر: