کلمه جو
صفحه اصلی

do one's best

انگلیسی به فارسی

بهترین ها را انجام دهید


انگلیسی به انگلیسی

• do something as well as one can; perform as well as possible; give one's best

جملات نمونه

1. We do one's best a few new point of views.
[ترجمه ترگمان]ما بهترین نقطه نظرات جدید را به بهترین شکل انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]ما بهترین ها را از دیدگاه های جدیدی می بینیم

2. But, if our answer measure do one's best, will form huge pressure and challenge to agriculture.
[ترجمه ترگمان]اما اگر معیار پاسخ ما بهترین است، فشار و چالشی عظیم برای کشاورزی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اما اگر اندازه گیری پاسخ ما بهترین باشد، فشار و چالش های بزرگی برای کشاورزی ایجاد می شود

3. The fulcrum that enterprise and farmer balance in do one's best.
[ترجمه ترگمان]نقطه اتکا به تعادل تجاری و کشاورزی در بهترین حالت است
[ترجمه گوگل]نقطه ی پایانی که کارآفرینان و کشاورزان تعادل می یابند بهتر است

4. The introduction of the article and analytic do one's best obtain run-of-mill research technique, thereby new and high to each area has a case research.
[ترجمه ترگمان]معرفی این مقاله و روش تحلیلی به بهترین نحو به دست آوردن تکنیک تحقیق در آسیای میانه به دست می آید، در نتیجه برای هر منطقه یک تحقیق موردی وجود دارد
[ترجمه گوگل]مقدمه مقاله و تحلیلی بهترین روش به دست آوردن روش تحقیق را در اختیار می گذارد، به این ترتیب جدید و بالا برای هر منطقه یک تحقیق موردی است

5. EPSON pursues this objective in ground do one's best all the time.
[ترجمه ترگمان]EPSON به دنبال این هدف است که در تمام طول زمان بهترین کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]EPSON این هدف را در زمین انجام می دهد و بهترین کار را برای همیشه انجام می دهد

6. And in current channel process, superintendency not do one's best more highlight.
[ترجمه ترگمان]و در فرآیند جاری کانال، superintendency بهترین کار را انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]و در فرایند کانال فعلی، نظارت بر عملگرایان، نکات برجستهتری را نمیدهند

7. One should do one's best for the country.
[ترجمه ترگمان]فرد باید بهترین کار را برای این کشور انجام دهد
[ترجمه گوگل]یکی باید بهترین کار را برای کشور انجام دهد

8. Do one's best to construct amalgamate with hill body; insist on top to keep its original ecology environment.
[ترجمه ترگمان]نهایت تلاش خود را بکنید که با بدن تپه ارتباط برقرار کنید؛ بر حفظ محیط زیست اصلی خود پافشاری کنید
[ترجمه گوگل]بهترین کار برای ساخت سازه با بدن تپه برای حفظ محیط زیست اصلی زیست محیطی خود، به بالا نگاه کنید

9. Return some land to contract cost controls not do one's best, increased masses burden.
[ترجمه ترگمان]بازگشت برخی زمین به کنترل هزینه قراردادی بهترین کار را نمی کند، بار توده ها را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]برخی از زمین ها را برای کنترل هزینه های قرارداد بازگردانید، بهترین کارها را انجام ندهید، بار توده ای بیشتر شود

10. Do one's best solves the main problem of existence.
[ترجمه ترگمان]بیش ترین تلاش خود را برای حل مشکل اصلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]آیا بهترین حل مشکل اصلی وجود است

11. The brachylogy of autograph do one's best, marked, theme that reflects an article.
[ترجمه ترگمان]The امضا، بهترین، علامت گذاری شده، موضوعی است که یک مقاله را منعکس می کند
[ترجمه گوگل]پرنده ای از پرچم دار، بهترین، تمثیل، موضوعی است که یک مقاله را نشان می دهد

12. One should do one's best for the revolution.
[ترجمه ترگمان]انسان باید بهترین کار را برای انقلاب انجام دهد
[ترجمه گوگل]باید برای انقلاب بهترین باشد

13. One must do one's best.
[ترجمه ترگمان]یکی باید بهترین کار را بکند
[ترجمه گوگل]باید بهترین کار را انجام دهیم

14. The key still depends on the market, export market do one's best, home market is dismal.
[ترجمه ترگمان]کلید هنوز به بازار بستگی دارد، بازار صادرات بهترین کار خود را انجام می دهد، بازار داخلی ملال انگیز است
[ترجمه گوگل]کلید هنوز به بازار بستگی دارد، بازار صادراتی بهترین است، بازار خانه خسته کننده است

پیشنهاد کاربران

نهایت تلاش خود را کردن
do your best = همه ی تلاشتو بکن

یک اصطلاح است به معنی :
بهترین کار را انجام دهید

Mean try as hard as possible

It means try as hard as possible:I did my best to stop her.

خیلی جالبه که از تو کتابا در میاری می نویسی
It means try as hard as possible:Idid my best to stop her
احتمالا کلمه بعدش in addition to نبوده؟

بهترین را پیشنهاد دادن

تمام زور ش را زد
He did his best to past this term
تمام زورش رو زد که این ترم رو قبول شود
با حال گفتی MrیاMiss . .

به آب و آتش زدن
هر آنچه که ممکنه رو انجام دادن

Try as hard as possible

از جون مایه گذاشتن
به آب و آتیش زدن
همه توان خود را بکار بردن


کلمات دیگر: