کلمه جو
صفحه اصلی

didacticism

انگلیسی به فارسی

تعلیم و تربیت


انگلیسی به انگلیسی

• quality of being educational or instructive; tendency to lecture others excessively

جملات نمونه

1. I may be tempted towards didacticism, but this isn't an advice column.
[ترجمه ترگمان]ممکن است وسوسه شوم که به سوی didacticism بروم، اما این یک ستون اندرز نیست
[ترجمه گوگل]من ممکن است وسوسه به تحصیلات تدریس بشوم اما این یک ستاد توصیه نیست

2. The didacticism of the 19 th century gave birth to many great museums.
[ترجمه ترگمان]The قرن نوزدهم بسیاری از موزه ها را به دنیا آورد
[ترجمه گوگل]تعالیم قرن نوزدهم بسیاری از موزه های بزرگ را به وجود آورد

3. In literary terms, this American didacticism has been an uneasy combination of ought and is.
[ترجمه ترگمان]به لحاظ ادبی، این didacticism آمریکایی، ترکیبی نگران کننده از این است که باید باشد
[ترجمه گوگل]در ادبیات، این دیالکتیک آمریکایی ترکیبی غیرممکن است که باید و باید باشد

4. New England was accustomed to didacticism in its literature, and unmitigated didacticism blights the novel.
[ترجمه ترگمان]نیوانگلند در ادبیات آن خو گرفته بود
[ترجمه گوگل]نیوانگلند در ادبیاتش عادت کرده بود، و ریاکارانه ناکام ماند

5. There was an American didacticism that went beyond condemning slavery or intemperance.
[ترجمه ترگمان]یک didacticism آمریکایی وجود داشت که فراتر از محکوم کردن برده داری یا افراط گرایان می رفت
[ترجمه گوگل]یک دیالکتیک آمریکایی وجود داشت که فراتر از برده داری یا عدم تحریم محکوم شد

6. "Rameau's Nephew" is an extreme of the Didacticism in the 18th centure. Denis Diderot expressed his reflection on Didactic morality through shaping the figure-Rameau's Nephew.
[ترجمه ترگمان]\" Rameau یکی از didacticism the در قرن ۱۸ است دنیس دیدرو تصویر خود را از طریق شکل دادن برادرزاده رامو - رامو در رابطه با اخلاق Didactic بیان کرد
[ترجمه گوگل]Nephew Rameau در 18th Centre، افراط گرایی است دنیس دیدرو از طریق شکل دادن شخصیت نامطلوب Rameau's Nefhew بازتاب خود را در مورد اخلاق دیاسکت بیان کرد

7. Here, Allan Poe eschews didacticism.
[ترجمه ترگمان]اینجا، \"آلن بای پو eschews\" (Allan Poe eschews)
[ترجمه گوگل]در اینجا، آلن پو فرقه گرایی را رد می کند

8. The popularity of this novel has been linked to its didacticism: a second edition followed the next year.
[ترجمه ترگمان]محبوبیت این رمان با didacticism مرتبط بوده است: ویرایش دوم بعد از سال بعد
[ترجمه گوگل]محبوبیت این رمان با استحکام آن مرتبط است: نسخه دوم به دنبال سال بعد است

9. Indeed it would seem that these paintings undercut their initial didacticism and that order is evoked primarily to bring it into question.
[ترجمه ترگمان]در واقع به نظر می رسد که این نقاشی ها اولویت اولیه خود را نشان می دهند و این نظم در درجه اول برای مطرح کردن آن در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در واقع، به نظر می رسد که این نقاشی ها تحت تأثیر تدریس اولیه خود قرار می گیرند و این نظم در درجه اول به سوء استفاده می رسد

10. Those occasions when the taking of photographs is relatively undiscriminating, promiscuous, or self-effacing do not lessen the didacticism of the whole enterprise.
[ترجمه ترگمان]این موقعیت های زمانی که عکس گرفتن نسبتا undiscriminating، بی قاعده، یا خود - است، didacticism کل شرکت را کم نمی کند
[ترجمه گوگل]این موارد زمانی که عکس گرفتن نسبتا بی اهمیت، بی پروا و یا خودخواهانه است، تعلیم و تربیت کل شرکت را کاهش نمی دهد

11. Everything else in them is nothing but absolutism, preaching, moral didacticism.
[ترجمه ترگمان]هر چیز دیگری در آن ها چیزی جز استبداد، موعظه، didacticism اخلاقی نیست
[ترجمه گوگل]همه چیز در آنها چیزی جز انحصارگرایی، موعظه و اخلاق گرایی نیست

12. But American humour, with all its shades, is in part a response to American didacticism.
[ترجمه ترگمان]اما طنز آمریکایی ها، با تمام رنگ های آن، بخشی از واکنش به didacticism آمریکایی است
[ترجمه گوگل]اما طنز آمریکایی، با تمام سایه های آن، بخشی از واکنش به آموزه های آمریکایی است

پیشنهاد کاربران

آموزش توام با نصیحت^معمولا افراطی و خسته کننده

حرافی، بیش از حد گفتن


کلمات دیگر: