کلمه جو
صفحه اصلی

proactively

انگلیسی به انگلیسی

• in the manner of taking preventative measures, in the manner of acting in advance

پیشنهاد کاربران

پیشگیرانه، آینده نگرانه، آینده بینانه

Cambridge learning: taking action by causing change and not only reacting to change when it happens
به شکل پویا، فعالانه

به طور پیشدستانه ( و نه واکنش نشان دادن پس از اتفاقی = reactively )

فعالانه، به طور مستمر، پیوسته

فعالانه مؤثر

به طور مستمر، به صورت پیوسته، به صورت پیش فعال، به طور فعال، به نحو موثر

مثال:
These children are reactively aggressive, but not proactively aggressive.
این کودکان از نظر واکنشی پرخاشگر هستند ، اما به صورت پیوسته ( به طور پیش فعال ) پرخاشگر نیستند.

عمل پیشگیرانه قبل از وقوع آن.


کلمات دیگر: