عبارت ( phrase )
• : تعریف: ready to; shortly going to.
- I was about to leave when the phone rang.
[ترجمه امید] وقتی میرفتم ، تلفن زنگ خورد .
[ترجمه احسان] در حال رفتن بودم که تلفن زنگ خورد.
[ترجمه Saeed] داشتم دیگه می رفتم که تلفن زنگ خورد.
[ترجمه ترگمان] می خواستم وقتی تلفن زنگ خورد، از اینجا برم[ترجمه گوگل] زمانی که تلفن زنگ زد، من در حال رفتن بودم