1. The hortatory form of each is similar.
[ترجمه ترگمان]شکل hortatory هر یک مشابه است
[ترجمه گوگل]شکل توطئه هر یک مشابه است
2. Its character is hortatory and warning, and it breathes a strong anti-Roman spirit.
[ترجمه ترگمان]شخصیت آن hortatory و هشدار دهنده است، و روح ضد رومی قوی تنفس می کند
[ترجمه گوگل]شخصیت او هورمون و هشدار دهنده است و یک روح قوی ضد روح را نفس می کشد
3. This process is described in A Hortatory Address to the Greeks, The Tutor, and Miscellanies, Clement's major works.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند در یک آدرس hortatory به یونانیان، مربی، و Miscellanies، اثر عمده کلمنت بیان می شود
[ترجمه گوگل]این فرایند در یک آدرس مختصات یونانی، مؤسس و متفرقه ها، آثار مهم کلمنت توصیف شده است
4. He became irregular in his sobriety and would launch into disconnected, hortatory speeches about such matters as space exploration.
[ترجمه ترگمان]او در هوشیاری خود بی قاعده شد و شروع به صحبت درباره موضوعاتی چون اکتشاف فضایی کرد
[ترجمه گوگل]او در محرمانه خود نامنظم شد و به سخنان قطعنامه ای در مورد موضوعاتی مانند اکتشافات فضایی پرداخت
5. Except for the more dogmatic introduction (i, 3- and a few short instructions strewn throughout the letter and intended to support moral exhortations, the Epistle is hortatory and practical.
[ترجمه ترگمان]بجز معرفی متعصبانه تری (i، ۳ - و چند دستورالعمل کوتاه که در تمام طول نامه نوشته شده و برای حمایت از نصایح اخلاقی در نظر گرفته شده است، رسائل بولس hortatory و عملی است
[ترجمه گوگل]به غیر از معرفی مقدماتی (من، 3- و چند دستورالعمل کوتاه در سراسر نامه و در نظر گرفته شده برای حمایت از اخلاص اخلاقی، این رساله، قصاص و عملی است
6. Have a distinct character of their own and a distinct hortatory conclusion, which point to an independent codification of this group of laws.
[ترجمه ترگمان]دارای ویژگی متمایزی از خود و یک نتیجه گیری hortatory متمایز هستند که به تدوین مستقل این گروه از قوانین اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]یک شخصیت متمایز از خودشان و یک نتیجه گیری متمایز از وطن پرستی داشته باشند، که به کدگذاری مستقل این گروه قوانین اشاره دارد
7. Second, the Principles' general law compliance obligation can have a hortatory effect on managers in particular situations.
[ترجمه ترگمان]دوم اینکه، اصول کلی تعهدات رعایت قانون می تواند تاثیر hortatory بر مدیران در موقعیت های خاص داشته باشد
[ترجمه گوگل]دوم، الزامات رعایت کلی قوانین اصول، می تواند تاثیر منفی بر مدیران در شرایط خاص داشته باشد