کلمه جو
صفحه اصلی

inauguration day


(امریکا) روز سوگند (و آغاز به کار) رییس جمهور امریکا (20 ژانویه ی سال انتخاباتی)

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) روز سوگند (و آغاز به کار) رییس جمهور آمریکا (20 ژانویهی سال انتخاباتی)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the day the President of the United States is inaugurated, January 20 following the presidential election.

• day on which the newly elected president of the united states is sworn into office

جملات نمونه

1. At 73 on the next Inauguration Day, he would be the oldest person ever to assume the presidency.
[ترجمه ترگمان]در روز افتتاح روز بعد، او مسن ترین فردی خواهد بود که ریاست ریاست جمهوری را بر عهده خواهد داشت
[ترجمه گوگل]در روز افتتاحیه بعدی در 73 سالگی، او خواهد بود که قدیمی ترین فرد برای ریاست جمهوری است

2. On Inauguration Day, members of the military and police forces stand shoulder-to-shoulder along Pennsylvania Avenue.
[ترجمه ترگمان]در روز افتتاح، اعضای ارتش و نیروهای پلیس شانه به شانه در امتداد خیابان پنسیلوانیا ایستاده اند
[ترجمه گوگل]در روز افتتاح، اعضای نیروهای نظامی و پلیس شلوغ بر شانه در خیابان پنسیلوانیا ایستاده اند

3. On Inauguration Day, the financial sector of the S & P 500 lost 16 % of its value.
[ترجمه ترگمان]در روز افتتاح، بخش مالی S & P ۵۰۰ % ارزش خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]در روز افتتاحیه، بخش مالی S * P 500 از 16٪ از ارزش خود را از دست داد

4. By inauguration day, Jan . 20, the situation won't have improved much, they say.
[ترجمه ترگمان]در آغاز روز، جان آن ها می گویند که این وضعیت زیاد بهبود نخواهد یافت
[ترجمه گوگل]روز افتتاحیه ژانویه آنها می گویند وضعیت خیلی بهبود نخواهد یافت

5. We listened intently to the words spoken on Inauguration Day service, duty, honor.
[ترجمه ترگمان]ما با دقت به کلمات در مراسم نماز مراسم نماز کلیسا گوش دادیم، وظیفه، شرف
[ترجمه گوگل]ما به شدت به سخنان سخن گفتن در روز افتتاحیه خدمات، وظیفه، افتخار گوش کردیم

6. Whatever it is, it was in full force on Inauguration Day, at least on television.
[ترجمه ترگمان]هر چه باشد، روز افتتاح کامل بود، حداقل در تلویزیون
[ترجمه گوگل]هر چه که باشد، در روز افتتاحیه، حداقل در تلویزیون، در روز افتتاح بود

7. And it's scary to think how much more can go wrong before Inauguration Day.
[ترجمه ترگمان]و این ترسناک است که فکر کنیم چقدر بیشتر می توانند قبل از روز افتتاح اشتباه کنند
[ترجمه گوگل]و آن را ترسناک فکر می کنم چقدر بیشتر می تواند به اشتباه قبل از روز افتتاحیه

8. Finance Committee Chairman Max Baucus said he still hoped Geithner could be confirmed on Inauguration Day.
[ترجمه ترگمان]رئیس کمیته امور مالی، مکس Baucus، گفت که هنوز امیدوار است Geithner در روز افتتاح تایید شود
[ترجمه گوگل]مکس باکووس، رئیس کمیته مالی، گفت که او همچنان امیدوار بود که گیتنر در روز افتتاحیه تایید شود

9. They also note work on his economic recovery package began weeks before Inauguration Day.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین در مورد بسته بهبودی اقتصادی او که هفته ها قبل از روز افتتاح شروع شد، اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین در هفته های قبل از روز افتتاحیه، کار خود را در مورد بسته بهبود اقتصادی خود آغاز کرده اند

10. Madame Tussauds plans to complete several copies of the life-size wax figures by U. S. Inauguration Day, January 20, 200 for display in Washington, D. C., New York City, and Las Vegas.
[ترجمه ترگمان]خانم Tussauds قصد دارد تا چندین نسخه از مجسمه های مومی مورد نیاز خود را به پایان برساند اس روز افتتاح، ۲۰ ژانویه ۲۰۰ برای نمایش در واشنگتن دی ج نیویورک و لاس وگاس
[ترجمه گوگل]مادام تیسیو قصد دارد چندین نسخه از مقادیر موم حجم زندگی را با روز افتتاحیه U S, 20 ژانویه 200 برای نمایش در واشنگتن، دی سی، نیویورک و لاس وگاس تکمیل کند

11. Obama officials said the current number of applicants may double by Inauguration Day.
[ترجمه ترگمان]مقامات اوباما گفتند تعداد فعلی متقاضیان ممکن است تا روز افتتاح دو برابر شود
[ترجمه گوگل]مقامات اوباما گفتند که شمار متقاضیان ممکن است روز افتتاحیه دو برابر شود

پیشنهاد کاربران

روز تحلیف


کلمات دیگر: