کلمه جو
صفحه اصلی

to scale

انگلیسی به انگلیسی

• in proportion to the actual dimensions

جملات نمونه

1. One Peking factory has had to scale down its workforce from six hundred to only six.
[ترجمه ترگمان]یک کارخانه پکن مجبور است نیروی کار خود را از ۶ صد به فقط ۶ کاهش دهد
[ترجمه گوگل]یکی از کارخانه های پکن، مجبور بود نیروی کار خود را از ششصد تا شش سال به حداقل برساند

2. A shortage of money has forced them to scale down the project.
[ترجمه ترگمان]کمبود پول آن ها را وادار به کاهش این پروژه کرده است
[ترجمه گوگل]کمبود پول آنها را مجبور کرده است که پروژه را کاهش دهند

3. The plan of the building is not drawn to scale.
[ترجمه مجتبی] نقشه این ساختمان با ابعاد یکدست کشیده یا طراحی نشده است
[ترجمه ترگمان]طرح این ساختمان به میزان زیادی کشیده نشده است
[ترجمه گوگل]طرح ساختمان به مقیاس نرسیده است

4. We are going to scale down the number of trees being felled.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم تعداد درختان را کاهش دهیم
[ترجمه گوگل]ما در حال کاهش تعداد درختانی که در حال تخریب هستند را کاهش می دهیم

5. They were the first expedition to scale the heights of Everest.
[ترجمه ترگمان]آن ها اولین گروه برای اندازه گیری ارتفاع قله اورست بودند
[ترجمه گوگل]آنها اولین عملیات برای مقیاس ارتفاعات اورست بودند

6. You have to scale the fish before cooking it.
[ترجمه ترگمان]شما باید قبل از پختن آن، ماهی را در نظر بگیرید
[ترجمه گوگل]شما قبل از پختن ماهی باید ماهی را مقیاس دهید

7. Rescuers had to scale a 300m cliff to reach the injured climber.
[ترجمه ترگمان]Rescuers مجبور بودند از یک صخره ۳۰۰ متری برای رسیدن به یک کوهنورد آسیب دیده استفاده کنند
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به صعده زخمی، امدادگران باید 300 متر صخره داشته باشند

8. All our models are made to scale.
[ترجمه ترگمان]همه مدل های ما برای اندازه گیری ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]تمام مدل های ما به مقیاس ساخته شده اند

9. They are determined to spare no efforts to scale the peaks in science and technology.
[ترجمه ترگمان]آن ها مصمم هستند که از هیچ تلاشی برای اندازه گیری قله ها در علوم و فن آوری خودداری کنند
[ترجمه گوگل]آنها مصمم هستند بدون هیچ گونه تلاش برای اندازه گیری قله ها در علم و فناوری

10. The flower drawings are all to scale and botanically correct.
[ترجمه ترگمان]طرح های گل ها همگی در مقیاس بندی و botanically هستند
[ترجمه گوگل]نقاشی های گل همه به مقیاس و گیاه شناسی درست است

11. There it restores constant returns to scale; it does not do so in our case.
[ترجمه ترگمان]در آنجا بازگشت های ثابتی را به مقیاس باز می گرداند؛ در مورد ما چنین کاری انجام نمی دهد
[ترجمه گوگل]در آنجا بازده ثابت به مقیاس بازمیگردد؛ این کار را در مورد ما انجام نمی دهد

12. To scale medicinal powder.
[ترجمه ترگمان]برای اندازه گیری پودر دارویی
[ترجمه گوگل]برای مقیاس پودر پزشکی

13. But working to scale from a cartoon drawing and meeting a tight deadline posed problems for the sculpture's designer.
[ترجمه ترگمان]اما تلاش برای اندازه گیری از یک نقاشی کارتونی و برخورد با یک مهلت فشرده مشکلاتی را برای طراح ساختمان مطرح می کند
[ترجمه گوگل]اما کار کردن به منظور مقیاس دادن از طراحی کارتونی و رسیدن به یک مهلت تنگ، مشکلات را برای طراح مجسمه سازی ایجاد کرد

14. The writers have a long way to go to scale these Olympian heights of absurdity, but they're trying.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان راه طولانی برای رفتن به این قله های Olympian دارند، اما آن ها دارند تلاش می کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان راه زیادی برای مقابله با این ارتفاعات المپیک پوچ دارند اما تلاش می کنند

پیشنهاد کاربران

به مقیاس، متناسب با مقیاس، هماهنگ با ابعاد واقعی

دارای مقیاس
مقیاس دار


کلمات دیگر: