(کشتیرانی) مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر، فاقد حق تقدم (در راندن در آب های شلوغ یا باریک)
burdened
(کشتیرانی) مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر، فاقد حق تقدم (در راندن در آب های شلوغ یا باریک)
انگلیسی به فارسی
(کشتیرانی) مسئول جلوگیری از برخورد با کشتی دیگر، فاقد حق تقدم (در راندن در آبهای شلوغ یا باریک)
انگلیسی به انگلیسی
• if you are burdened by or with something, it causes you a lot of worry, hard work, or financial problems.
جملات نمونه
1. burdened with
زیر بار،تحت فشار (مسئولیت و غیره)،در اندیشه ی
2. a heavily burdened horse
اسبی که سنگین بار شده است
3. he was burdened with endless paperwork
گرفتار کارهای دفتری تمام نشدنی شده بود.
4. He was burdened with crippling debts.
[ترجمه ترگمان]مقروض شده بود
[ترجمه گوگل]او با بدهی های مخرب بارور شد
[ترجمه گوگل]او با بدهی های مخرب بارور شد
5. They were burdened with heavy taxation.
[ترجمه ترگمان]آن ها بار سنگینی بر دوش داشتند
[ترجمه گوگل]آنها مالیات سنگین را تحمل کردند
[ترجمه گوگل]آنها مالیات سنگین را تحمل کردند
6. Nicaragua was burdened with a foreign debt of $11 billion.
[ترجمه ترگمان]نیکاراگوئه درخواست بدهی خارجی ۱۱ میلیارد دلاری را متحمل شد
[ترجمه گوگل]نیکاراگوئه با بدهی های خارجی 11 میلیارد دلار مواجه شد
[ترجمه گوگل]نیکاراگوئه با بدهی های خارجی 11 میلیارد دلار مواجه شد
7. Industry is heavily burdened with taxation.
[ترجمه ترگمان]صنعت بشدت تحت فشار قرار دارد
[ترجمه گوگل]صنعت با مالیات بسیار سنگین است
[ترجمه گوگل]صنعت با مالیات بسیار سنگین است
8. She got off the bus, burdened with two heavy suitcases.
[ترجمه ترگمان]از اتوبوس پیاده شد و دو چمدان سنگین را حمل کرد
[ترجمه گوگل]او اتوبوس را با دو چمدان سنگین بارور کرد
[ترجمه گوگل]او اتوبوس را با دو چمدان سنگین بارور کرد
9. She was burdened with a large quantity of parcels.
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از بسته ها را حمل می کرد
[ترجمه گوگل]او با تعداد زیادی قطعه بار شده بود
[ترجمه گوگل]او با تعداد زیادی قطعه بار شده بود
10. The economy was further burdened by a flood of refugees.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد بیشتر تحت تاثیر سیل پناهندگان قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]اقتصاد بیش از حد سیل پناهندگان را خراب کرد
[ترجمه گوگل]اقتصاد بیش از حد سیل پناهندگان را خراب کرد
11. Anna and Rosemary arrived burdened by bags and food baskets.
[ترجمه ترگمان]آنا و رز ماری با کیسه ها و سبدهای غذا به خانه آمدند
[ترجمه گوگل]آنا و رزماری با کیسه ها و سبد های غذایی بار سنگینی می کردند
[ترجمه گوگل]آنا و رزماری با کیسه ها و سبد های غذایی بار سنگینی می کردند
12. They have burdened themselves with a high mortgage.
[ترجمه ترگمان]آن ها خودشان را با رهن زیاد بردوش می کشند
[ترجمه گوگل]آنها خود را با وام مسکن بالا تکان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها خود را با وام مسکن بالا تکان می دهند
13. Apple is burdened with higher development costs than its competition; yet it has had to cut prices to compete.
[ترجمه ترگمان]اپل متحمل هزینه های توسعه بیشتری نسبت به رقابت خود شده است؛ با این حال باید قیمت رقابت را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]اپل با هزینه های توسعه بالاتر از رقابتش مواجه است با این حال، مجبور شد که رقابت را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]اپل با هزینه های توسعه بالاتر از رقابتش مواجه است با این حال، مجبور شد که رقابت را کاهش دهد
14. Poor Griet is burdened by more than having to scrub the Vermeer family smalls in this fictional biography of a painting.
[ترجمه ترگمان]Griet بی نوا بیش از آن است که در این زندگینامه تخیلی نقاشی آثار خانوادگی ورمیر را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]Poor Griet بیش از آن که مجبور به کوچک کردن خانواده های ورمیر در این بیوگرافی داستانی یک نقاشی شود، بارور می شود
[ترجمه گوگل]Poor Griet بیش از آن که مجبور به کوچک کردن خانواده های ورمیر در این بیوگرافی داستانی یک نقاشی شود، بارور می شود
پیشنهاد کاربران
زیر با مسئولیت یا فشار بودن
پرمشغله، تحت فشار
کلمات دیگر: