معنی : توجه کردن، تعمق کردن، دقیق بودن معانی دیگر : (معماری - سنگی که از دو طرف دیوار نمودار است) سنگ همبند (perpent هم می نویسند)، (قدیمی) تعمق کردن، مورد ملاحظه قرار دادن
انگلیسی به فارسی
توجه کردن، دقیق بودن، تعمق کردن
perpend، توجه کردن، دقیق بودن، تعمق کردن
انگلیسی به انگلیسی
• consider, contemplate, think over
مترادف و متضاد
توجه کردن (فعل)
assist, attend, advert, note, figure on, tent, ward, mark, perpend
تعمق کردن (فعل)
consider, deliberate, think over, ponder, perpend, turn over