قاب ذهن
frame of mind
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• mood, fancy, state of mind
your frame of mind is the mood that you are in at a particular time.
your frame of mind is the mood that you are in at a particular time.
جملات نمونه
1. He's in rather a negative frame of mind.
[ترجمه ترگمان]او یک قالب ذهنی منفی دارد
[ترجمه گوگل]او در عوض یک فرایند منفی از ذهن است
[ترجمه گوگل]او در عوض یک فرایند منفی از ذهن است
2. You have to be in the right frame of mind to play well.
[ترجمه جواد آسوده] شما باید حوصله/حسش را داشته باشی تا بتونی خوب بازی کنی
[ترجمه ترگمان]شما باید در کادر سمت راست مغز باشید تا خوب بازی کنید[ترجمه گوگل]شما باید در چارچوب درست ذهن باشید که به خوبی بازی کند
3. I'm not in the right frame of mind to start discussing money.
[ترجمه ترگمان]من در چارچوب درست فکر نیستم که درباره پول بحث کنم
[ترجمه گوگل]من در ذهن حق نداشتم برای بحث درباره پول شروع کنم
[ترجمه گوگل]من در ذهن حق نداشتم برای بحث درباره پول شروع کنم
4. She returned from lunch in a happier frame of mind.
[ترجمه ترگمان]او از ناهار در فضایی شادتر از ناهار مراجعت کرد
[ترجمه گوگل]او از ناهار در فضایی شادتر از ذهن بازگشت
[ترجمه گوگل]او از ناهار در فضایی شادتر از ذهن بازگشت
5. We'll discuss this when you're in a better frame of mind.
[ترجمه ترگمان]وقتی در ذهن بهتری از این موضوع بحث می کنیم، راجع به این موضوع بحث می کنیم
[ترجمه گوگل]ما در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد وقتی که شما در یک فضای بهتر از ذهن هستید
[ترجمه گوگل]ما در مورد این موضوع بحث خواهیم کرد وقتی که شما در یک فضای بهتر از ذهن هستید
6. Lewis was not in the right frame of mind to continue.
[ترجمه ترگمان]لو یس در قالب مناسبی برای ادامه کار نبود
[ترجمه گوگل]لوئیس در فضای درستی از ذهن نبود که بتواند ادامه یابد
[ترجمه گوگل]لوئیس در فضای درستی از ذهن نبود که بتواند ادامه یابد
7. I have to be in the right frame of mind to play chess.
[ترجمه ترگمان]من باید در کادر سمت راست مغز باشم تا شطرنج بازی کنم
[ترجمه گوگل]من باید در چارچوب درست ذهن باشم که شطرنج بازی کنم
[ترجمه گوگل]من باید در چارچوب درست ذهن باشم که شطرنج بازی کنم
8. He's in a much more positive state/frame of mind these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها در یک وضعیت ذهنی و ذهنی بسیار مثبت است
[ترجمه گوگل]او این روزها در وضعیت بسیار مثبت / فراتر از ذهنیت است
[ترجمه گوگل]او این روزها در وضعیت بسیار مثبت / فراتر از ذهنیت است
9. Get them in the right frame of mind - keep atmosphere relaxed and friendly
[ترجمه ترگمان]آن ها را در چارچوب درست ذهن خود قرار دهید - اتمسفر را آرام و دوستانه نگه دارید
[ترجمه گوگل]آنها را در راستای ذهن قرار دهید - فضای آرام و دوستانه را حفظ کنید
[ترجمه گوگل]آنها را در راستای ذهن قرار دهید - فضای آرام و دوستانه را حفظ کنید
10. An international attitude and frame of mind are important, including an ability to understand, accept and work with other cultures.
[ترجمه ترگمان]نگرش و چارچوب فکری بین المللی مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
[ترجمه گوگل]یک نگرش بین المللی و فرایند ذهن مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
[ترجمه گوگل]یک نگرش بین المللی و فرایند ذهن مهم است، از جمله توانایی درک، پذیرش و کار با فرهنگ های دیگر
11. This in turn puts him in the right frame of mind to be helped to overcome the problem once and for all.
[ترجمه ترگمان]این به نوبه خود او را در چارچوب درست ذهن قرار می دهد تا زمانی و برای همه، به حل مشکل کمک کند
[ترجمه گوگل]این به نوبه خود او را در چارچوب درست ذهن قرار می دهد تا برای حل مشکل به طور یکبار و برای همه کمک شود
[ترجمه گوگل]این به نوبه خود او را در چارچوب درست ذهن قرار می دهد تا برای حل مشکل به طور یکبار و برای همه کمک شود
12. People got into a rather happy-go-spend frame of mind before the election and he is right to pull back now.
[ترجمه ترگمان]مردم قبل از انتخابات به یک قالب ذهنی شاد می رسند و حق دارد که اکنون عقب نشینی کند
[ترجمه گوگل]مردم قبل از انتخابات به یک روحیه نسبتا شاد و آرام رفتند و او اکنون حق دارد به عقب برگردد
[ترجمه گوگل]مردم قبل از انتخابات به یک روحیه نسبتا شاد و آرام رفتند و او اکنون حق دارد به عقب برگردد
13. He went off to work in a pleasant frame of mind.
[ترجمه سهیلا کولیوند] او با حال روحی خوبی به سرکار رفت
[ترجمه ترگمان]رفته بود سر کار و در یک قاب زیبا به سر می برد[ترجمه گوگل]او رفت و در یک فضای دلپذیر از ذهن کار کرد
14. Thinking positively encourages the right frame of mind to get on and do the job.
[ترجمه ترگمان]فکر کردن به طور مثبت کادر سمت راست ذهن را به پیشرفت و انجام کار تشویق می کند
[ترجمه گوگل]فکر کردن به طور مثبت، چارچوب درست ذهن را تشویق می کند تا کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]فکر کردن به طور مثبت، چارچوب درست ذهن را تشویق می کند تا کار را انجام دهد
15. He is cursed with this evaluative frame of mind.
[ترجمه ترگمان] اون با این قالب تهی از ذهن نفرین شده است
[ترجمه گوگل]او با این چارچوب ارزیابی ذهنی لعنت شده است
[ترجمه گوگل]او با این چارچوب ارزیابی ذهنی لعنت شده است
پیشنهاد کاربران
Mental condition
شرایط روحی
شرایط روحی
چارچوب ذهنی. عملکرد معین.
mood
attitude
approach to something
attitude
approach to something
کلمات دیگر: