غیرمعمول
unmemorable
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of memorable.
• متضاد: memorable
• متضاد: memorable
جملات نمونه
1. You know, another of those books with unmemorable titles and a goofy front cover.
[ترجمه ترگمان]می دانی، یکی دیگر از آن کتاب ها با عناوین unmemorable و جلد چرمی قابل بازی
[ترجمه گوگل]شما می دانید، یکی دیگر از آن کتاب با عنوان فراموش شدنی و یک قاب جلو مسخره
[ترجمه گوگل]شما می دانید، یکی دیگر از آن کتاب با عنوان فراموش شدنی و یک قاب جلو مسخره
2. And they were certainly unmemorable, as they were both defeats, but with promotion already secured.
[ترجمه ترگمان]و آن ها قطعا unmemorable بودند، چرا که هر دوی آن ها شکست می خوردند، اما قبل از این ترفیع مقام گرفته بودند
[ترجمه گوگل]و آنها مسلما غیرمنتظره بودند، زیرا هر دو شکست بودند، اما با ارتقاء در حال حاضر امن شده بودند
[ترجمه گوگل]و آنها مسلما غیرمنتظره بودند، زیرا هر دو شکست بودند، اما با ارتقاء در حال حاضر امن شده بودند
3. Other unmemorable early credits include Police Academy 4: Citizens on Patrol (198, Action Jackson (198 and the umpteenth remake of Blood and Sand (19
[ترجمه ترگمان]دیگر اعتبارات اولیه unmemorable عبارتند از: آکادمی پلیس ۴: شهروندان روی گشت (۱۹۸، اکشن جکسون (۱۹۸)و بازسازی خون و ماسه (۱۹)
[ترجمه گوگل]سایر مدارک غیر قابل چشم پوشی اولیه عبارتند از: آکادمی پلیس 4 شهروندان گشتی (198، اکشن جکسون (198 و بازسازی غول پیکر خون و شن (19
[ترجمه گوگل]سایر مدارک غیر قابل چشم پوشی اولیه عبارتند از: آکادمی پلیس 4 شهروندان گشتی (198، اکشن جکسون (198 و بازسازی غول پیکر خون و شن (19
4. Flat, unmemorable, and with awkwardly written English lyrics performed uncharismatically by Chinatsu Kasai, these tracks are probably the weakest of the vocal tracks in the Chronicles albums.
[ترجمه ترگمان]این آثار احتمالا ضعیف ترین خطوط صوتی نوشته شده به نام uncharismatically Kasai هستند و احتمالا ضعیف ترین خطوط صوتی در این آثار هستند
[ترجمه گوگل]تکه تکه شده، غیرمعمول و با اشعار ناخوشایند انگلیسی نوشته شده توسط Chinatsu Kasai انجام نشده، این آهنگ ها احتمالا ضعیف تر از آهنگ های آواز در آلبوم های کرونیکل است
[ترجمه گوگل]تکه تکه شده، غیرمعمول و با اشعار ناخوشایند انگلیسی نوشته شده توسط Chinatsu Kasai انجام نشده، این آهنگ ها احتمالا ضعیف تر از آهنگ های آواز در آلبوم های کرونیکل است
5. The presence of leprosy among Scandinavians in the Upper Mississippi Valley was unmemorable even to historians.
[ترجمه ترگمان]وجود جذام در میان Scandinavians در دره Mississippi بالا حتی برای تاریخ نویسان معتبر بود
[ترجمه گوگل]حضور پررنگ در میان اسکاندیناویها در دره میسیسیپی بالا، حتی مورخان نیز غیر قابل چشم پوشی بود
[ترجمه گوگل]حضور پررنگ در میان اسکاندیناویها در دره میسیسیپی بالا، حتی مورخان نیز غیر قابل چشم پوشی بود
6. The letter was written in his usual deathless ( ie bad, unmemorable ) prose .
[ترجمه ترگمان]نامه در deathless معمول خود نوشته شده بود (یعنی prose بد، unmemorable)
[ترجمه گوگل]این نامه در ضمیر ناخوشایند (یعنی بد و غیر قابل چشم پوشی) نوشته شده است
[ترجمه گوگل]این نامه در ضمیر ناخوشایند (یعنی بد و غیر قابل چشم پوشی) نوشته شده است
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
8. Conclusions Intubation time was shorter in fast induction group and hemodynamic changes were more stable in sedative unmemorable, analgesia induction group.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری زمان Intubation در گروه القای سریع کوتاه تر بود و تغییرات hemodynamic در unmemorable sedative، گروه القای analgesia ثبات بیشتری داشتند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری زمان لوله گذاری در گروه القایی سریع کوتاه تر بود و تغییرات همودینامیک در گروه تحریک انسداد غیر مضر و آرامبخش پایدار تر بود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری زمان لوله گذاری در گروه القایی سریع کوتاه تر بود و تغییرات همودینامیک در گروه تحریک انسداد غیر مضر و آرامبخش پایدار تر بود
9. The match, despite the rivalry between the two teams, was a fairly unmemorable game, rarely sparking into life.
[ترجمه ترگمان]مسابقه، با وجود رقابت بین این دو تیم، یک بازی نسبتا unmemorable بود که به ندرت به زندگی جرقه می زد
[ترجمه گوگل]این مسابقه، با وجود رقابت بین دو تیم، یک بازی نسبتا غیرمعمول بود، به ندرت به زندگی منجر شد
[ترجمه گوگل]این مسابقه، با وجود رقابت بین دو تیم، یک بازی نسبتا غیرمعمول بود، به ندرت به زندگی منجر شد
10. Yet there is a big difference between the best search experiences and the mediocre, unmemorable ones.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تفاوت بزرگی بین بهترین تجارب جستجو و کاره ای متوسط و متوسط وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این حال تفاوت بین بزرگترین تجربیات جستجو و موارد متوسط، غیرمعمول وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این حال تفاوت بین بزرگترین تجربیات جستجو و موارد متوسط، غیرمعمول وجود دارد
11. It allows me to know much about the Chinese people, its culture and its achievements. It was an unmemorable moment in my live.
[ترجمه ترگمان]این به من اجازه می دهد تا چیزهای زیادی درباره مردم چین، فرهنگ و دستاوردهای آن بدانم این یک لحظه حساس در زندگی من بود
[ترجمه گوگل]این به من اجازه می دهد که خیلی از مردم چینی، فرهنگ و دستاوردهای آن را بدانند این یک لحظه غیرمعمول در زندگی من بود
[ترجمه گوگل]این به من اجازه می دهد که خیلی از مردم چینی، فرهنگ و دستاوردهای آن را بدانند این یک لحظه غیرمعمول در زندگی من بود
پیشنهاد کاربران
بی اهمیت
غیرجالب
غیرجالب
کلمات دیگر: