1. he has the mien of well-travelled men
او رفتار آدم های دنیادیده را دارد.
2. a man of terrible mien
یک آدم بسیار بدریخت
3. dresses of fairly formal mien
جامه هایی با ظاهر نسبتا رسمی
4. He was a Vietnam veteran with a haunted mien.
[ترجمه ترگمان]اون یه سرباز کهنه کار جنگ ویتنام بود که یه شبح جن زده شده بود
[ترجمه گوگل]او یک جانباز ویتنام بود
5. His aristocratic mien and smart clothes singled him out.
[ترجمه ترگمان]قیافه اشرافی و لباس های smart او را به هم پیوند می داد
[ترجمه گوگل]او لباس های هوشمندانه و هوشمندانه اش را انتخاب کرد
6. It was impossible to tell from his mien whether he was offended.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست تشخیص دهد که او رنجیده است یا نه
[ترجمه گوگل]غیر از این بود که از او می پرسید که آیا او مجرم است یا خیر
7. I was impressed by her calm mien.
[ترجمه ترگمان]از ظاهر آرام او متاثر شدم
[ترجمه گوگل]من تحت تأثیر آرامش قرار گرفتم
8. He is a man of proud mien.
[ترجمه ترگمان]مرد مغروری است
[ترجمه گوگل]او یک مرد مفتخر است
9. His mien and his countenance awed every heart, even before a sound left his lips.
[ترجمه ترگمان]قیافه اش و قیافه اش، حتی قبل از اینکه صدایی از دهانش خارج شود، از جا پرید
[ترجمه گوگل]او و همسر او هر قلبی را آزار میدهند، حتی قبل از اینکه صدای لبهایش را ترک کند
10. It includes peoples speaking the Mien, Kadai, Yi, and Miao languages.
[ترجمه ترگمان]آن شامل مردم صحبت کردن، mien، Kadai، یی ها و زبان های Miao است
[ترجمه گوگل]این شامل افرادی است که زبان مین، کادای، یی و میائو را صحبت می کنند
11. My regal mien proposed to passersby that I was a delusionary eccentric.
[ترجمه ترگمان]سیمای شاهانه من به passersby پیشنهاد کرد که من آدم عجیبی هستم
[ترجمه گوگل]رقیب من برای گذرگاه ها پیشنهاد می کند که من عجیب و غریب مبهم بودم
12. She had something of an estranged mien.
[ترجمه ترگمان]او چیزی شبیه به هم داشت که او را از هم جدا می ساخت
[ترجمه گوگل]او چیزی از یک مأمور بیگانه داشت
13. Hill people such as the Hmong (Miao), Yao (Mien), Black Thai, Dao, Shan, and several Tibeto-Burman speaking peoples, have lived in isolated regions of Laos for many years.
[ترجمه ترگمان]هیل مردمانی از قبیل the (Miao)، یائو (mien)، Black تایلندی، Dao، شان و چندین نفر از مردم Tibeto - Burman برای سالیان متمادی در مناطق دورافتاده لائوس زندگی کرده اند
[ترجمه گوگل]مردم هیل مانند Hmong (Miao)، Yao (Mien)، سیاه تایلندی، Dao، Shan و چندین زبان صحبت تبتو برمه، در مناطق مختلف لائوس سالهاست زندگی می کنند
14. He had the mien of the chief of the eunuchs in the slave mart, discovering a Venus among the blowsy females, and the air of an amateur recognizing a Raphael in a heap of daubs.
[ترجمه ترگمان]او قیافه رئیس کاردارها را در مرکز تجارت برده بود و در حال کشف یک مجسمه ونوس در میان زنان blowsy و بوی یک رافائل، یک رافائل، یک رافائل، را کشف کرده بود
[ترجمه گوگل]وی دارای سرنشینان قاعده در برده ی برده بود، کشف یک زهره در میان زنان نابالغ، و هوا یک آماتور که یک رافائل را در یک کج خلخالی شناخت