کلمه جو
صفحه اصلی

flippantly


گستاخانه، ازروی سبکی

انگلیسی به فارسی

flippantly


انگلیسی به انگلیسی

• carelessly, disrespectfully, disdainfully, thoughtlessly

جملات نمونه

1. He answered the reporters'questions flippantly; this cannot be airily explained to your children.
[ترجمه ترگمان]وی به سوالات خبرنگاران پاسخ داد؛ این مساله را نمی توان برای کودکان توضیح داد
[ترجمه گوگل]او در پاسخ به پرسش های خبرنگاران به طرز وحشیانه ای پاسخ داد این را نمی توان به شدت به فرزندان خود توضیح داد

2. 'Oh dear,' he said flippantly.
[ترجمه ترگمان]او با بی فکری گفت: اوه، عزیزم
[ترجمه گوگل]'اوه عزیزم،' او گفت: flippantly

3. How can you treat me so flippantly!
[ترجمه ترگمان]چطور میتونی با من این قدر با بی فکری باه ام رفتار کنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم به طرز وحشتناکی مرا درمان کنی؟

4. Do not treat them flippantly., but love also cannot endure the long-time waiting and too much proof-test .
[ترجمه ترگمان]با این خودخواهی با آن ها رفتار نکنید اما عشق همچنین نمی تواند مدت طولانی انتظار و تحمل بسیار زیادی را تحمل کند
[ترجمه گوگل]آنها را فورا درمان نکنید، اما عشق نیز انتظارات طولانی مدت و اثرگذاری بیش از حد را تحمل نمی کند

5. He answered the reporters'questions flippantly.
[ترجمه ترگمان]وی در پاسخ به سوالات گزارشگران به طور خاص به سوالات خبرنگاران پاسخ داد
[ترجمه گوگل]او در پاسخ به پرسش های خبرنگاران به طرز وحشیانه ای پاسخ داد

6. He answered carelessly and flippantly.
[ترجمه ترگمان]او با بی قیدی و سرسری جواب داد
[ترجمه گوگل]او بی دقتی و فریبنده پاسخ داد

7. Still, these risks are real, and we will not flippantly disregard them.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این ریسک ها حقیقی هستند و ما بی توجه به آن ها بی توجه نیستیم
[ترجمه گوگل]با این حال، این خطرات واقعی هستند و ما به راحتی آنها را نادیده می گیریم

پیشنهاد کاربران

سرسری


کلمات دیگر: