1. These rookie cops don't know anything yet.
[ترجمه ترگمان]این پلیس های تازه کار هنوز چیزی نمیدونن
[ترجمه گوگل]این پلیس تازه کار هنوز چیزی را نمی داند
2. I don't want to have another rookie to train.
[ترجمه ترگمان]نمی خوام یه تازه کار دیگه برای آموزش دادن داشته باشم
[ترجمه گوگل]من نمیخواهم یک تازه کار دیگر برای آموزش ببینم
3. Smoltz will face Marlins rookie Tony Saunders, making his postseason debut.
[ترجمه ترگمان]Smoltz با \"تونی ساندرز\" (تونی ساندرز)که اولین کار خود را انجام می دهد، روبرو خواهد شد
[ترجمه گوگل]Smoltz با تونی سوندرز، تنیس مارلینز روبرو خواهد شد، و اولین پست پیاچپی اوست
4. Coming into the game, the third-string rookie running back had run for only 90 yards on 31 carries.
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد بازی شدیم، سومین - که در حال فرار بود فقط ۹۰ متر در حال دویدن بود
[ترجمه گوگل]در حال ورود به بازی، رکورد سومین رشته ای که در حال بازگشت بود، فقط برای 90 متری در 31 حامل اجرا شد
5. He goes on to become the first rookie since 1986 to gain 000 yards receiving.
[ترجمه ترگمان]او اولین تازه کار بود که از سال ۱۹۸۶ تا ۱،۰۰۰ متر دریافت شد
[ترجمه گوگل]او در سال 1986 برای نخستین بار از سال 2000 برای به دست آوردن یک کانال به دست آورد
6. That's a rookie manoeuvre that a lot of people do.
[ترجمه ترگمان]این یک مانور تازه کار است که بسیاری از مردم این کار را می کنند
[ترجمه گوگل]این یک مانور تازه کار است که بسیاری از مردم انجام می دهند
7. This is probably the safest choice that a rookie classical music giver can make this season.
[ترجمه ترگمان]این احتمالا امن ترین انتخاب است که دهنده موسیقی کلاسیک موسیقی می تواند این فصل را بسازد
[ترجمه گوگل]این احتمالا امن ترین انتخاب است که یک خواننده موسیقی کلاسیک تازه کار می تواند در این فصل ایجاد کند
8. It was rookie coach, Ray Rhodes, who got the most credit for keeping the team in check.
[ترجمه ترگمان]او یک مربی تازه کار بود، ری رودز که بیش ترین اعتبار را برای این تیم در نظر گرفته بود
[ترجمه گوگل]مربی تازه کار، ری رادز، بیشترین اعتبار را برای نگه داشتن تیم در چک کرد
9. Third-place Robbie Buhl, one of four rookie Indy-car drivers to occupy the first four finishing positions, was down 2 laps.
[ترجمه ترگمان]\"رابی buhl\" (رابی buhl)، یکی از چهار راننده تازه کار در ایالت \"ایندی -\" (Indy place)، که چهار مقام اول را در رتبه اول قرار می دهد، ۲ دور است
[ترجمه گوگل]سومین محل رابی بول، یکی از چهار راننده راننده خودروهای Indy-car برای اولین بار چهار رکورد به پایان رسید، در دو ردیف پایین بود
10. A rookie camp is scheduled to start in early June.
[ترجمه ترگمان]یک اردوی تازه کار قرار است در اوایل ماه ژوئن آغاز شود
[ترجمه گوگل]اردوگاه تازه کار در ماه ژوئن آغاز می شود
11. I played rookie ball and Class-A.
[ترجمه ترگمان]من در یک مجلس تازه کار بازی کردم و کلاس A
[ترجمه گوگل]من توپ جدید و کلاس A را بازی کردم
12. Rookie shortstop Jimmy Rollins, the only regular to play, tripled, singled, stole a base and scored two runs.
[ترجمه ترگمان]\"جیمی Rollins\" (Jimmy Rollins)، که تنها بازی معمولی است، سه برابر شد، یک پایه دزدید و دو ران به ثمر رساند
[ترجمه گوگل]جیملی رولینز، بازیکن کمپانی Rookie، تنها به صورت منظم بازی کرده، سه برابر شده، تک تک ستاره ها، یک پایه را به سرقت برد و دو برد را به ثمر رساند
13. Rookie tight end Rickey Dudley has to be more involved with the passing game.
[ترجمه ترگمان]این تازه کارا هم تموم می شه و ریکی دادلی هم باید بیشتر درگیر این بازی باشه
[ترجمه گوگل]ریکی داودلی، سرمربی جدید، باید بیشتر با بازی عبور کند
14. The rookie out of Colorado has a dramatic impact on the offense when he comes into the game.
[ترجمه ترگمان]زمانی که او وارد بازی می شود، تازه کار از کلرادو، تاثیر بسزایی روی جرم دارد
[ترجمه گوگل]تازه وارد از کلرادو تا زمانی که وارد بازی می شود تاثیر قابل توجهی در جرم دارد