کلمه جو
صفحه اصلی

specious


معنی : ظاهر نما، ظاهری، دارای ظاهر زیبا وفریبنده، خوش منظروبدنهاد، ظاهرا صحیح، بطور سطحی درست
معانی دیگر : درست نما، موجه نما، فریبا، راستین نما، ظاهرامنطقی ودرست ولی واقعاعکس ان

انگلیسی به فارسی

خوش منظروبدنهاد، دارای ظاهر زیبا وفریبنده، ظاهرا صحیح، بطورسطحی درست، ظاهرا منطقی ودرست ولی واقعا عکس ان


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: speciously (adv.), speciousness (n.)
(1) تعریف: apparently true, genuine, or plausible, but actually worthless, as an argument or evidence.
متضاد: valid

- Some people are convinced by such specious reasoning, but I am not.
[ترجمه امید] بعضی از افراد با چنین استدلال عجیب و غریبی متقاعد شدند، اما من نه
[ترجمه Mnemon] بعضی افراد با چنین استدلال به ظاهر منطقی ای متقاعد شدند، اما من نه.
[ترجمه ترگمان] برخی مردم با چنین استدلال specious متقاعد شده اند، اما من نیستم
[ترجمه گوگل] بعضی از افراد با چنین استدلال عجیب و غریب متقاعد شده اند، اما من نیستم

(2) تعریف: deceptively appealing; misleading.

• having the appearance of truth while in actuality being false; deceptively appealing, superficially attractive
something that is specious appears to be true or to exist, but is in fact false or an illusion; a formal word.

مترادف و متضاد

ظاهر نما (صفت)
affected, specious, seeming, showy

ظاهری (صفت)
outside, specious, seeming, showy, external, outward, exterior, superficial, extern, skin-deep

دارای ظاهر زیبا و فریبنده (صفت)
specious

خوش منظر وبدنهاد (صفت)
specious

ظاهرا صحیح (صفت)
specious

بطور سطحی درست (صفت)
specious

misleading


Synonyms: apparent, apparently right, beguiling, captious, casuistic, colorable, credible, deceptive, delusive, empty, erroneous, fallacious, false, flattering, hollow, idle, illogical, inaccurate, incorrect, likely, nugatory, ostensible, ostentatious, plausible, presumable, presumptive, pretentious, probable, seeming, sophistic, sophistical, sophisticated, spurious, unsound, untrue, vain, wrong


Antonyms: real, true, valid


جملات نمونه

1. specious logic
منطق ظاهرا مستدل

2. In the history of ideas, it is always specious to divide matters into a before and an after.
[ترجمه ترگمان]در تاریخ ایده ها، همیشه به ظاهر فریبنده است که موضوعات را به یک بعد و بعد از آن تقسیم کنید
[ترجمه گوگل]در تاریخ ایده ها، همیشه مسخره است که مسائل را به قبل و بعد تقسیم کنید

3. So a dangerous tolerance of error and a specious attitude of humility towards truth has arisen.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، یک تحمل خطرناک از خطا و نگرش به ظاهر فریب آمیز نسبت به حقیقت پدید آمده است
[ترجمه گوگل]بنابراین تحمل خطرناک خطا و نگرش عجیب فروتنانه نسبت به حقیقت به وجود آمده است

4. Even so, the size-and-weight-of-head argument is a rather specious one.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بحث اندازه و وزن، یک استدلال به ظاهر فریب آمیز است
[ترجمه گوگل]با این حال، استدلال ابعاد و وزن سر، نسبتا عجیب و غریب است

5. There was a specious ease about everything, like the moment just before something was going to explode.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که یک لحظه قبل از اینکه چیزی منفجر شود، خودنمایی در همه چیز به وجود آمده بود
[ترجمه گوگل]سهولت عجیب در مورد همه چیز وجود داشت، مانند لحظه ای که قبل از اینکه چیزی به منفجر شدن برسد

6. It also casts doubt upon some specious concepts and points out that it"s not realistic to overstress communicative competence while underestimating linguistic competence. "
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد برخی مفاهیم به ظاهر فریبنده شک و تردید ایجاد می کند و اشاره می کند که در حالی که ناچیز بودن صلاحیت زبانی، قابلیت برقراری ارتباطی را ندارد \"
[ترجمه گوگل]همچنین بر برخی مفاهیم غریب تردید می کند و اشاره می کند که اعتماد به نفس کمونیستی بیش از حد واقعی نیست و در حال کمبود مهارت های زبانی است '

7. His voice was still soft and filled with specious humility.
[ترجمه ترگمان]صدایش هنوز نرم و پر از فروتنی بود
[ترجمه گوگل]صدای او هنوز نرم بود و با فروتنی عجیب و غریب پر شده بود

8. Be opposite at the same time certain specious viewpoint undertakes an analysis.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، دیدگاه ظاهر فریب، یک آنالیز را به عهده می گیرد
[ترجمه گوگل]در عین حال در معرض دید خاصی قرار میگیرد که تحلیل آن است

9. Moreover, even sophisticated statistical analysis can sometimes yield specious results.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، حتی تجزیه و تحلیل آماری پیچیده نیز می تواند نتایج به ظاهر فریبنده داشته باشد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، حتی تجزیه و تحلیل آماری پیچیده می تواند گاهی اوقات نتایج معقول

10. But think carefully, and feel that specious, developers are certainly experts, houses what Maoni, it is sharp-eyed and clearheaded, developers are not afraid of wolves reasons.
[ترجمه ترگمان]اما به دقت فکر کنید، و احساس کنید که به ظاهر فریبنده، توسعه دهندگان قطعا متخصص هستند، خانه هایی که Maoni، it و clearheaded هستند، توسعه دهندگان از دلایل گرگ ها نمی ترسند
[ترجمه گوگل]اما به دقت فکر کنید و احساس کنید که طراحان عجیب و غریب، مطمئنا کارشناسان هستند، خانه هایی که ماونی، چشم و چشم انداز دارد، توسعه دهندگان از دلایل گرگ نمی ترسند

11. Sam is a specious fellow and carries two faces under on hood.
[ترجمه ترگمان]سم یک آدم فریبنده است و دو چهره را زیر کاپوت حمل می کند
[ترجمه گوگل]سام یک مرد عجیب و غریب است و دو چهره را در زیر کاپوت قرار می دهد

12. The result shows that total triterpenes of Lagerstroemia specious L could promote the glucose consumption and inhibit the fat formation. Total triter. . .
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که مجموع triterpenes of specious L می تواند مصرف گلوکز را ارتقا داده و تشکیل چربی را مهار کند تعداد کل triter
[ترجمه گوگل]نتیجه نشان می دهد که کل تریترپن های LairStrohemy L را می تواند مصرف گلوکز و مهار تشکیل چربی را افزایش دهد مجموع تریتر

13. Such talk, however plausible, is actually specious and groundless.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این حرف، هر قدر هم که امکان پذیر باشد، در واقع به ظاهر فریبنده و بی اساس است
[ترجمه گوگل]چنین بحثی، هر چند قابل قبول است، در واقع غریب و بی اساس است

14. How many times, after an equivoque, after the specious and treacherous reasoning of egotism, had he heard his irritated conscience cry in his ear: "A trip!
[ترجمه ترگمان]چند بار، پس از آنکه این استدلال فریبنده، پس از استدلال فریبنده و خیانت فریب، شنید که وجدان irritated در گوشش فریاد می زند: سفر!
[ترجمه گوگل]چند بار، پس از یک مقطع زمانی، پس از استدلال عجیب و غریب خودخواهانه، او را شنید که وجدان تحریک شده خود را در گوش او گریه 'سفر!

specious logic

منطق ظاهراً مستدل


پیشنهاد کاربران

ظاهرا منطقی و درست ولی عکس آن

خوشایند ولی فریبنده، ظاهراً منطقی و قابل قبول اما در باطن نادرست
- misleadingly attractive
- plausible but false
- deceptively pleasing
I think that argument is just specious garbage

خوش آب و رنگ

ظاهر فریب

واهی
Specious promise = امید واهی


کلمات دیگر: