کلمه جو
صفحه اصلی

vilely


ازروی پستی، با فرو مایگی، بد نائب

انگلیسی به فارسی

با پست فطرتی


خب


جملات نمونه

1. Her head was throbbing so vilely that the effort was too much.
[ترجمه ترگمان]سرش انقدر تند می تپید که تلاشش بی فایده بود
[ترجمه گوگل]سرش به طرز وحشیانه تکان خورد که این تلاش خیلی زیاد بود

2. Any penal system can be vilely abused.
[ترجمه ترگمان]هر سیستم کیفری می تواند ناجوانمردانه مورد سو استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]هر سیستم کیفری می تواند مورد سوء استفاده قرار گیرد

3. The greater number of them are vilely housed.
[ترجمه ترگمان]تعداد بیشتری از آن ها در مکان vilely قرار دارند
[ترجمه گوگل]تعداد بیشتری از آنها به طور کامل محصور شده اند

4. Very vilely in the morning when he is sober, and most vilely in the afternoon when he is drunk.
[ترجمه ترگمان]صبح ها وقتی مست می شود خیلی بد می شود، و بعد از ظهر وقتی مست می شود، بیشتر زننده است
[ترجمه گوگل]بسیار صبح هنگام صبح وقتی که او آرام است، و بیشتر در هنگام ظهر زمانی که او مست است

5. the closest propinquity of the man whom he had most vilely wronged!- and who had grown to exist only by this perpetual poison of the direst revenge!
[ترجمه ترگمان]نزدیکی نزدیکی مردی بود که او بیش از همه بدی کرده بود! و کسی که تازه متولد شده بود فقط با این زهر ابدی از ته دل انتقام می گرفت!
[ترجمه گوگل]نزدیکی ترین مردی که بیشترین سوءاستفاده را داشته است - و تنها از طریق این سمی دائمی از انتقام جویانه رشد کرده است!

6. The closest propinquity of the man whom he had most vilely wronged !
[ترجمه ترگمان]نزدیکی نزدیکی مردی که او بیش از همه بدی کرده بود!
[ترجمه گوگل]نزدیک ترین مردی که بیشتر او را بدرقه کرده بود!

پیشنهاد کاربران

به طور ناخوشایند


کلمات دیگر: