1. The country was in ruin and convulsion.
[ترجمه ترگمان]این کشور در حال ویرانی و تشنج بود
[ترجمه گوگل]کشور ویران و آشفته بود
2. A sudden convulsion shook him, and he fell to the ground.
[ترجمه ترگمان]تشنج او را به لرزه درآورد و روی زمین افتاد
[ترجمه گوگل]یک تشنج ناگهانی او را تکان داد و به زمین افتاد
3. We never discovered the reason for that convulsion, and he never had another.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت دلیل این تشنج رو کشف نکردیم و اون هیچ وقت یکی دیگه هم نداشت
[ترجمه گوگل]ما هرگز علت این تشنج را کشف نکردیم و او هرگز دیگری نداشت
4. Neonatal convulsion is an uncommon problem but one that is potentially serious.
[ترجمه ترگمان]تشنج نوزادان یک مشکل غیر معمول است اما به طور بالقوه جدی است
[ترجمه گوگل]تشنج نوزادان یک مشکل غیر معمول است اما یکی از این موارد بالقوه جدی است
5. Yet she could not, once that first convulsion was past, feel any unease.
[ترجمه ترگمان]با این حال، چون نخستین تشنج او گذشته بود، احساس ناراحتی می کرد
[ترجمه گوگل]با این حال او نمی تواند، زمانی که اولین تشنج گذشته بود، احساس ناراحتی می کرد
6. We are arrested, fascinated, by a convulsion of sound to which we are unable to assign a meaning.
[ترجمه ترگمان]ما با شیفتگی و مجذوب حرکتی که قادر به تعیین معنای آن نیستیم، دستگیر می شویم
[ترجمه گوگل]ما دستگیر شده، مجذوب، با تشویق صدا که ما قادر به اختصاص معنی نیست
7. An interior convulsion, producing a distortion of the features and accompanied by inarticulate noises.
[ترجمه ترگمان]یک تشنج درونی، ایجاد اعوجاج خطوط و همراه با صداهای نامفهومی
[ترجمه گوگل]یک تشنج داخلی، ایجاد تحریف از ویژگی های و همراه با سر و صدا ناهماهنگ
8. A seizure a convulsion, especially one caused by epilepsy.
[ترجمه ترگمان]حمله به صرع معمولا دچار صرع می شد، به خصوص که دچار صرع شده بود
[ترجمه گوگل]تشنج تشنج، به ویژه یکی از علل صرع
9. Belch [ midriff flesh convulsion ] the swiftest treatment method?
[ترجمه ترگمان]- سریع ترین روش درمانی در شکمش وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]Belch [مایع گوشت مضر] سریع ترین روش درمان؟
10. Is stomach regular is convulsion painful how to do?
[ترجمه ترگمان]آیا ممکن است معده منظم باشد؟
[ترجمه گوگل]آیا معده به طور منظم است مضر است دردناک چگونه انجام دهید؟
11. CONCLUSION: Epileptic seizure in rats with electro - convulsion can cause abnormal changes of ECG.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: حمله epileptic به موش های آزمایشگاهی می تواند منجر به تغییرات غیرطبیعی ECG شود
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری تشنج صرعی در موشهای صحرایی با الکترو مایع ممکن است باعث تغییرات غیر طبیعی ECG شود
12. This convulsion in foreign exchange rates is the direct response to unsynchronised monetary policies.
[ترجمه ترگمان]این تشنج در نرخ ارز خارجی پاسخ مستقیم به سیاست های پولی unsynchronised است
[ترجمه گوگل]این تشنج در نرخ ارز خارجی، پاسخ مستقیم به سیاست های پولی غیر همزمان است
13. The mortality, quadriplegia and convulsion in group D were obviously higher than in group E.
[ترجمه ترگمان]مرگ و میر، quadriplegia و تشنج در گروه D مشخصا بالاتر از گروه E بودند
[ترجمه گوگل]مرگ و میر، کوادریپلژیا و تشنج در گروه D به وضوح بالاتر از گروه E بود
14. There was a violent convulsion of nausea inside him, and he almost lost consciousness.
[ترجمه ترگمان]حالت تهوع شدیدی او را فرا گرفت و تقریبا بی هوش شد
[ترجمه گوگل]یک تهدید خشن در حالت تهوع وجود داشت و تقریبا از بین رفت
15. A great convulsion is shaking the earth from the Khyber Pass to the Straits of Gibraltar.
[ترجمه ترگمان]یک تشنج بسیار بزرگ زمین را از گردنه خیبر تا تنگه جبل الطارق تکان می دهد
[ترجمه گوگل]یک تخریب بزرگ زمین را از گذر خیبر به تنگه جبل الطارق تکان می دهد