کلمه جو
صفحه اصلی

shadiness


معنی : سایه
معانی دیگر : سایه دار بودن، سایه داری، مشکوکست، بی ابرویی

انگلیسی به فارسی

سایهدار بودن، سایهداری


سایه


انگلیسی به انگلیسی

• darkness, dimness; quality of being protected from light

مترادف و متضاد

سایه (اسم)
shadow, protection, patronage, auspices, shade, shading, umbrage, hatching, shadiness, umbra

پیشنهاد کاربران

حقه بازی


کلمات دیگر: