سوا کردن کالا
mix and match
پیشنهاد کاربران
سرهم بندی کردن، وصله پینه، ساخت ترکیبی جدید با استفاده از اجزای ترکیبات دیگر، مانند ترکیب نامناسب پوشاک
ست کردن و هماهنگ کردن لباسهای مختلف برای پوشیدن یک دست لباس
- انتخاب چندین چیز مختلف مانند لباس، سبک، دکوراسیون یا ایده های متفاوت و ترکیب و قرار دادن آنها در کنار هم با هماهنگی و هارمونی مناسب
- ست کردن چیزهای متفاوت با هم
She always bought clothing that she could mix
. and match
- ست کردن چیزهای متفاوت با هم
She always bought clothing that she could mix
. and match
کلمات دیگر: