آتش زدن، دچار حریق کردن، سوزاندن
set fire to
آتش زدن، دچار حریق کردن، سوزاندن
انگلیسی به انگلیسی
• ignite, set on fire
جملات نمونه
1. A match will set fire to a large building.
[ترجمه سمیرا] یک کبریت موجب شروع آتش سوزی در ساختمان بزرگ خواهد شد
[ترجمه ترگمان]مسابقه به سمت یک ساختمان بزرگ آتش خواهد زد[ترجمه گوگل]یک مسابقه برای یک ساختمان بزرگ آتش خواهد زد
2. Several youths had set fire to the police car .
[ترجمه سردار] چند تن جوان ماشین پلیس را آتش زدند
[ترجمه ترگمان]چندین جوان به سمت خودروی پلیس آتش گشودند[ترجمه گوگل]چند تن از جوانان ماشین پلیس آتش زده بودند
3. The police hasn't found out who set fire to the storehouse.
[ترجمه ترگمان]پلیس متوجه نشده که کی به انبار آتش زده
[ترجمه گوگل]پلیس متوجه نشده است که آتش را به انبار گذاشته است
[ترجمه گوگل]پلیس متوجه نشده است که آتش را به انبار گذاشته است
4. A spark from the machinery had set fire to some material.
[ترجمه ترگمان]جرقه ای از دستگاه به مقداری مصالح آتش زده بود
[ترجمه گوگل]یک جرقه از ماشین آلات به برخی از مواد آتش زده بود
[ترجمه گوگل]یک جرقه از ماشین آلات به برخی از مواد آتش زده بود
5. He set fire to the dry grass.
[ترجمه ترگمان]به سوی علف خشک رفت
[ترجمه گوگل]او آتش را به چمن خشک خاموش کرد
[ترجمه گوگل]او آتش را به چمن خشک خاموش کرد
6. They lit a torch and set fire to the chapel's thatch.
[ترجمه ترگمان]مشعلی را روشن کردند و به بام نمازخانه کلیسا شلیک کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک مشعل را روشن کردند و آتش سوزی را به کلیسای کلیسا آتش زدند
[ترجمه گوگل]آنها یک مشعل را روشن کردند و آتش سوزی را به کلیسای کلیسا آتش زدند
7. Rioters set fire to parked cars.
[ترجمه ترگمان]آشوبگران برای پارک کردن خودروهای پارک شده، آتش گشودند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان برای اتومبیل های پارک شده آتش زدند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان برای اتومبیل های پارک شده آتش زدند
8. She set fire to her house and then claimed insurance.
[ترجمه ترگمان]او به خانه اش آتش زد و سپس ادعا کرد که بیمه است
[ترجمه گوگل]او به خانه اش آتش زد و سپس بیمه را ادعا کرد
[ترجمه گوگل]او به خانه اش آتش زد و سپس بیمه را ادعا کرد
9. Someone had set fire to her car.
[ترجمه ترگمان]یک نفر به ماشینش آتش زده بود
[ترجمه گوگل]کسی ماشین خود را آتش زده بود
[ترجمه گوگل]کسی ماشین خود را آتش زده بود
10. Rioters set fire to a whole row of stores.
[ترجمه ترگمان]آشوبگران برای یک ردیف کامل از مغازه ها آتش گشودند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان یک ردیف از فروشگاه ها را آتش زدند
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان یک ردیف از فروشگاه ها را آتش زدند
11. Protestors set fire to two buses.
[ترجمه ترگمان]معترضان به سمت دو اتوبوس آتش گشودند
[ترجمه گوگل]معترضان به دو اتوبوس آتش زدند
[ترجمه گوگل]معترضان به دو اتوبوس آتش زدند
12. They set fire to vehicles outside that building.
[ترجمه ترگمان]آن ها به وسایل نقلیه خارج از ساختمان آتش گشودند
[ترجمه گوگل]آنها وسایل نقلیه خارج از ساختمان را به آتش کشیدند
[ترجمه گوگل]آنها وسایل نقلیه خارج از ساختمان را به آتش کشیدند
13. I set fire to the paper.
[ترجمه ترگمان]به روزنامه آتش می زنم
[ترجمه گوگل]من کاغذ را آتش زدم
[ترجمه گوگل]من کاغذ را آتش زدم
14. She splashed some petrol onto the wood and set fire to it.
[ترجمه ترگمان]او مقداری بنزین روی چوب پاشید و آتش زد
[ترجمه گوگل]او بعضی از بنزین را بر روی چوب پاشید و آتش زد
[ترجمه گوگل]او بعضی از بنزین را بر روی چوب پاشید و آتش زد
پیشنهاد کاربران
Made it start burning
آتش به جان چیزى انداختن
به آتش کشیدن
به آتش کشیدن مکانی
کلمات دیگر: