• as fast as possible, at maximum speed
at full speed
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Even at full speed the ship's engines cause very little vibration.
[ترجمه ترگمان]حتی در سرعت کامل، موتورهای کشتی نیروی بسیار کمی دارند
[ترجمه گوگل]حتی در سرعت کامل موتورهای کشتی باعث لرزش بسیار کمی می شوند
[ترجمه گوگل]حتی در سرعت کامل موتورهای کشتی باعث لرزش بسیار کمی می شوند
2. He was driving at full speed down the motorway when it happened.
[ترجمه ترگمان]وقتی این اتفاق افتاد او داشت با سرعت به اتوبان رانندگی می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که اتفاق افتاد، رانندگی با سرعت کامل به بزرگراه رانندگی می کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که اتفاق افتاد، رانندگی با سرعت کامل به بزرگراه رانندگی می کرد
3. Parker was driving at full speed when he hit the wall.
[ترجمه ترگمان]پارکر در حالی که به دیوار برخورد می کرد با سرعت کامل رانندگی می کرد
[ترجمه گوگل]پارکر با سرعت کامل رانندگی کرد وقتی که به دیوار رسید
[ترجمه گوگل]پارکر با سرعت کامل رانندگی کرد وقتی که به دیوار رسید
4. She came round the corner at full speed.
[ترجمه ترگمان]با سرعت تمام از گوشه اتاق بیرون آمد
[ترجمه گوگل]او با سرعت کامل گوشه گوشه رو زد
[ترجمه گوگل]او با سرعت کامل گوشه گوشه رو زد
5. He was running at full speed when a tendon snapped in his leg.
[ترجمه ترگمان]وقتی یکی از tendon به پای او افتاد با سرعت تمام می دوید
[ترجمه گوگل]او وقتی که یک تاندون در پای خود می افتد، با سرعت کامل حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]او وقتی که یک تاندون در پای خود می افتد، با سرعت کامل حرکت می کرد
6. The bear charged towards her at full speed.
[ترجمه ترگمان]خرس با سرعت تمام به طرف او دوید
[ترجمه گوگل]خرس نسبت به او در سرعت کامل متهم شد
[ترجمه گوگل]خرس نسبت به او در سرعت کامل متهم شد
7. A car ran past at full speed.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت زیادی گذشت
[ترجمه گوگل]ماشین با سرعت کامل گذشته بود
[ترجمه گوگل]ماشین با سرعت کامل گذشته بود
8. They came at full speed, the leading man aiming to Sharpe's left, the other pulling to his right.
[ترجمه ترگمان]آن ها با سرعت کامل وارد شدند، مردی که سمت چپ شارپ را نشانه رفته بود و دیگری سمت راست او را می کشید
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت کامل شدند، مرد پیشرو که به سمت چپ شارپ می رفت، و دیگری به سمت راستش می انداخت
[ترجمه گوگل]آنها به سرعت کامل شدند، مرد پیشرو که به سمت چپ شارپ می رفت، و دیگری به سمت راستش می انداخت
9. Now, the economy is running at full speed.
[ترجمه ترگمان]اکنون اقتصاد با سرعت کامل در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اقتصاد به سرعت در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، اقتصاد به سرعت در حال اجرا است
10. No one can catch him when he's running at full speed.
[ترجمه ترگمان]وقتی با سرعت تمام می دود هیچ کس نمی تواند او را بگیرد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند او را بگیرد وقتی که او به سرعت در حال اجرا است
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند او را بگیرد وقتی که او به سرعت در حال اجرا است
11. It headed directly towards us at full speed behind a great white foaming bow-wave.
[ترجمه ترگمان]به سرعت به سمت ما حرکت کرد، با سرعت کامل پشت یک موج بزرگ سفید
[ترجمه گوگل]آن را به طور مستقیم به سمت ما در سرعت کامل در پشت یک موج کلاسیک سفید سفید هدایت کرد
[ترجمه گوگل]آن را به طور مستقیم به سمت ما در سرعت کامل در پشت یک موج کلاسیک سفید سفید هدایت کرد
12. Most games will run at full speed with default CPU clock.
[ترجمه ترگمان]اکثر بازی ها با سرعت کامل با ساعت CPU پیش فرض اجرا می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر بازی ها با سرعت کامل با ساعت CPU پیش فرض اجرا می شوند
[ترجمه گوگل]اکثر بازی ها با سرعت کامل با ساعت CPU پیش فرض اجرا می شوند
13. Can operate at full speed, continuous feed, separated, washed, such as the unloading process.
[ترجمه ترگمان]می تواند با سرعت کامل، تغذیه مداوم، شسته شده، شسته شده، مانند فرآیند تخلیه عمل کند
[ترجمه گوگل]می تواند با سرعت کامل، تغذیه مداوم، جدا شده، شسته شود، مانند فرایند تخلیه
[ترجمه گوگل]می تواند با سرعت کامل، تغذیه مداوم، جدا شده، شسته شود، مانند فرایند تخلیه
14. A squad car went by ( us ) at full speed.
[ترجمه ترگمان]یک ماشین واحد با سرعت کامل به سمت ما حرکت کرد
[ترجمه گوگل]یک ماشین اسکاندینا (ما) با سرعت کامل رفت
[ترجمه گوگل]یک ماشین اسکاندینا (ما) با سرعت کامل رفت
کلمات دیگر: