کلمه جو
صفحه اصلی

busman


راننده اتوبوس، متصدی اتوبوس

انگلیسی به فارسی

راننده اتوبوس، متصدی اتوبوس


اتوبوسرانی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: busmen
• : تعریف: a person who operates a bus; bus driver.

• bus driver

جملات نمونه

1. Busmen have decided to go on strike next week.
[ترجمه ترگمان]Busmen تصمیم گرفته اند که هفته آینده اعتصاب کنند
[ترجمه گوگل]Busmen تصمیم گرفته اند که هفته آینده وارد اعتصاب شوند

2. The busmen have stated that the strike will continue until general agreement is reached about pay and working conditions.
[ترجمه ترگمان]The اظهار داشته اند که این اعتصاب تا زمانی که توافق عمومی در مورد حقوق و شرایط کاری حاصل شود، ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]زندانیان اعلام کرده اند که اعتصاب ادامه خواهد یافت تا زمانی که موافقت نامه عمومی درباره پرداخت و شرایط کاری به دست آید

3. He doesn't like his job as a busman.
[ترجمه ترگمان]شغلش را به عنوان یک busman دوست ندارد
[ترجمه گوگل]او شغل خود را به عنوان یک کارگر اشتغال دوست ندارد

4. My father spent a busman 's holiday painting his own house.
[ترجمه ترگمان]پدرم یک تعطیلی رسمی را در خانه خودش صرف کرد
[ترجمه گوگل]پدرم یک نقاشی تعطیلات کارگر را صرف خانه خودش کرد

5. The busman have stated that the strike will continue until general agreement is reached about pay any working conditions.
[ترجمه ترگمان]The اظهار داشته اند که این اعتصاب تا زمانی که توافق عمومی در مورد پرداخت هر گونه شرایط کاری حاصل شود، ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]کارکنان اعلام کرده اند که اعتصاب ادامه خواهد یافت تا زمانی که توافق عمومی در مورد پرداخت هر شرایط کاری به دست آید

6. The busman have stated that the strike will continue until general agreement is reached about pay and working conditions .
[ترجمه ترگمان]The اظهار داشته اند که این اعتصاب تا زمانی که توافق عمومی در مورد حقوق و شرایط کاری حاصل شود، ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]کارکنان اعلام کرده اند که این اعتصاب ادامه خواهد یافت تا زمانی که توافق عمومی درباره پرداخت و شرایط کاری به دست آید

7. The busman stopped the bus.
[ترجمه ترگمان]The اتوبوس را متوقف کرد
[ترجمه گوگل]اتوبوس اتوبوس را متوقف کرد

8. I went and had a look round Kew Gardens with the botanist Joyce Singleton; it was a bit of a busman 's holiday for her.
[ترجمه ترگمان]من رفتم و یک نگاهی به باغ های Kew و the جویس singleton انداختم؛ کمی تعطیلی بود
[ترجمه گوگل]من رفتم و نگاهی به دور باغ های Kew با گیاه شناس جویس سینگلتون؛ این کمی برای یک تعطیلات کارگر برای او بود

9. As they came out of the main entrance of the depot he heard it called anew by a busman.
[ترجمه ترگمان]وقتی از ورودی اصلی انبار بیرون آمدند، صدای آن را از نو شنید
[ترجمه گوگل]همانطور که آنها از ورودی اصلی انبار بیرون آمدند، آن را شنیدند که یکی از کارکنان آن را به زودی آغاز کرد

10. This kind of circumstance not merely gentleman of the Song Dynasty of be confined to, the major person in the taxi of other and busman has these diseases.
[ترجمه ترگمان]این نوع شرایط نه تنها متعلق به سلسله سانگ است که به آن محدود می شود، فرد اصلی در تاکسی دیگر و busman این بیماری ها را دارد
[ترجمه گوگل]این نوع از شرایط نه تنها نجیب زاده سلسله آهنگ محدود به، شخص اصلی در تاکسی دیگر و busman به این بیماری است


کلمات دیگر: