قصابی
butcher shop
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• meat-cutter's shop, place where meat is sold
جملات نمونه
1. Mr. Uphill's butcher shop, adjoined the Methodist Church, it was small, very clean and well scrubbed.
[ترجمه ترگمان]مغازه قصابی آقای Uphill، در مجاورت کلیسای اسقفی، کوچک و نظیف بود
[ترجمه گوگل]فروشگاه قصابی آقای Uphill، متصل به کلیسای متدیست، کوچک، بسیار تمیز و به خوبی پوسته پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]فروشگاه قصابی آقای Uphill، متصل به کلیسای متدیست، کوچک، بسیار تمیز و به خوبی پوسته پوشیده شده است
2. The tramway was at first operated by horses which were stabled at the rear of the present Ashby's butchers shop.
[ترجمه ترگمان]tramway نخست توسط اسب هایی که در انتهای مغازه قصابی present در اصطبل بود اداره می شد
[ترجمه گوگل]تراموا در ابتدا توسط اسب هایی که در عقب فروشگاه قصابی اشبی موجود بود، عمل می کرد
[ترجمه گوگل]تراموا در ابتدا توسط اسب هایی که در عقب فروشگاه قصابی اشبی موجود بود، عمل می کرد
3. Mr Klubock was at work now in the butcher shop.
[ترجمه ترگمان]آقای Klubock اکنون در مغازه قصابی کار می کرد
[ترجمه گوگل]آقای کلوکل در حال حاضر در حال کار در فروشگاه قصابی بود
[ترجمه گوگل]آقای کلوکل در حال حاضر در حال کار در فروشگاه قصابی بود
4. In the butcher shop this organ is sold as sweetbread (from a cow).
[ترجمه ترگمان]در قصابی، این عضو به صورت sweetbread (از گاو)فروخته می شود
[ترجمه گوگل]در فروشگاه قصابی این ارگ به عنوان شیرینی شیرین (از گاو) فروخته می شود
[ترجمه گوگل]در فروشگاه قصابی این ارگ به عنوان شیرینی شیرین (از گاو) فروخته می شود
5. A lawyer's dog, running about unleashed local butcher shop and steals a roast off the counter.
[ترجمه ترگمان]یک سگ وکیل، که دوان دوان از مغازه قصابی محلی فرار کرده و یک تکه گوشت کبابی را از روی پیشخوان دزدیده بود، فرار کرد
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل، در حالیکه فروشگاه قصابی محلی را آزاد می کند و از شمارنده های گوشت خوار می شود
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل، در حالیکه فروشگاه قصابی محلی را آزاد می کند و از شمارنده های گوشت خوار می شود
6. A dog ran into a butcher shop and grabbed a roast off the counter.
[ترجمه ترگمان]یک سگ به مغازه قصابی دوید و کباب را از روی پیشخوان برداشت
[ترجمه گوگل]یک سگ به یک فروشگاه قصابی فرار کرد و از شمارنده ی کباب افتاد
[ترجمه گوگل]یک سگ به یک فروشگاه قصابی فرار کرد و از شمارنده ی کباب افتاد
7. A woman went into a butcher shop one evening to buy some meat.
[ترجمه ترگمان]یک شب زنی به دکان قصابی رفت تا مقداری گوشت بخرد
[ترجمه گوگل]یک شب برای خرید یک گوشت یک زن به یک قصاب رفت
[ترجمه گوگل]یک شب برای خرید یک گوشت یک زن به یک قصاب رفت
8. The butcher shop will bill me for the meat I bought this month.
[ترجمه ترگمان]قصابی برای گوشتی که این ماه خریده ام به من کمک می کند
[ترجمه گوگل]فروشگاه قصابی من را برای گوشت هایی که در این ماه خریداری کرده اند، منحرف خواهد کرد
[ترجمه گوگل]فروشگاه قصابی من را برای گوشت هایی که در این ماه خریداری کرده اند، منحرف خواهد کرد
9. We're looking for a butcher shop to buy salami.
[ترجمه ترگمان]دنبال یه مغازه قصابی می گردیم که سوسیس بخره
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک فروشگاه قصابی برای خرید salami هستیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک فروشگاه قصابی برای خرید salami هستیم
10. We're looking for a butcher shop.
[ترجمه ترگمان]دنبال یک مغازه قصابی می گردیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک فروشگاه قصابی هستیم
[ترجمه گوگل]ما به دنبال یک فروشگاه قصابی هستیم
11. A lawyer's dog running around town unleashed heads for a butcher shop and steals a roast.
[ترجمه ترگمان]یک سگ وکیل که دور شهر می چرخید و به سمت مغازه قصابی می رفت و کباب می کرد
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل که در اطراف شهر راه می رود برای یک فروشگاه قصابی سرازیر می شود و یک کباب را می کشد
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل که در اطراف شهر راه می رود برای یک فروشگاه قصابی سرازیر می شود و یک کباب را می کشد
12. A lawyer's dog, running about unleashed, bee lines for a butcher shop and steals a roast.
[ترجمه ترگمان]یک سگ وکیل، که در حال آزاد شدن است، خطوط زنبوری را برای یک مغازه قصابی رها می کند و یک تکه نان برشته می کند
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل، در حال اجرا در مورد رها شده، خطوط زنبور عسل برای یک فروشگاه قصابی و سرخ کردن یک کباب است
[ترجمه گوگل]یک سگ وکیل، در حال اجرا در مورد رها شده، خطوط زنبور عسل برای یک فروشگاه قصابی و سرخ کردن یک کباب است
13. One a labrador dog a lawyer, running about unleashed a butcher shop and steals a roast.
[ترجمه ترگمان]یک سگ شکاری، یک وکیل، که دوان دوان از یک مغازه قصابی و کباب کردن کباب شده بود
[ترجمه گوگل]یک سگ لابرادور یک وکیل، در حال اجرا در مورد یک فروشگاه قصابی را رها کرده و یک کباب را سرقت می کند
[ترجمه گوگل]یک سگ لابرادور یک وکیل، در حال اجرا در مورد یک فروشگاه قصابی را رها کرده و یک کباب را سرقت می کند
پیشنهاد کاربران
قصابی ، مغازه قصابی ، گوشت فروشی ، فروشگاه مواد پروتئینی
کلمات دیگر: