نیمکره ی جنوبی
southern hemisphere
نیمکره ی جنوبی
انگلیسی به فارسی
نیمکرهی جنوبی
نیمکره جنوبی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the half of the earth that is south of the equator.
• hemisphere south of the equator
جملات نمونه
1. This weather pattern of the southern hemisphere has no parallel in the north.
[ترجمه ترگمان]این الگوی آب و هوایی نیم کره جنوبی به موازات هم در شمال وجود ندارد
[ترجمه گوگل]این الگوی آب و هوایی نیمکره جنوبی هیچ موازی در شمال ندارد
[ترجمه گوگل]این الگوی آب و هوایی نیمکره جنوبی هیچ موازی در شمال ندارد
2. Once into the southern hemisphere the lines of latitude would become shorter and finally vanish at the south pole.
[ترجمه ترگمان]پس از ورود به نیم کره جنوبی، خطوط عرض جغرافیایی کوتاه تر خواهد شد و در نهایت در قطب جنوب ناپدید خواهد شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که در نیمکره جنوبی خطوط عرض جغرافیایی کوتاهتر می شوند و نهایتا در قطب جنوب ناپدید می شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که در نیمکره جنوبی خطوط عرض جغرافیایی کوتاهتر می شوند و نهایتا در قطب جنوب ناپدید می شوند
3. In the southern hemisphere shadows travel anti-clockwise, at least as we see it.
[ترجمه ترگمان]در نیم کره جنوبی، در خلاف جهت عقربه های ساعت، حداقل همان طور که می بینیم
[ترجمه گوگل]سایه های نیمکره جنوبی در جهت عقربه های ساعت حرکت می کنند، حداقل همانطور که ما آن را می بینیم
[ترجمه گوگل]سایه های نیمکره جنوبی در جهت عقربه های ساعت حرکت می کنند، حداقل همانطور که ما آن را می بینیم
4. Those that evolved in the southern hemisphere, the marsupials, start to do this when their babies are very young indeed.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در نیم کره جنوبی تکامل یافته اند، the شروع می کنند که این کار را زمانی انجام دهند که نوزادان آن ها واقعا جوان هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که در نیمکره جنوبی، ماهرانی ها تکامل یافته اند، این کار را شروع می کنند، زمانی که نوزادان آنها واقعا جوان هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که در نیمکره جنوبی، ماهرانی ها تکامل یافته اند، این کار را شروع می کنند، زمانی که نوزادان آنها واقعا جوان هستند
5. Had early explorers come from the southern hemisphere, would our maps appear upside down?
[ترجمه ترگمان]اگر کاشفان اولیه از نیم کره جنوبی می آمدند، نقشه ما وارونه جلوه می کرد؟
[ترجمه گوگل]اکتشافات اولیه از نیمکره جنوبی آمده است، آیا نقشه های ما به نظر می آید وارونه شده است؟
[ترجمه گوگل]اکتشافات اولیه از نیمکره جنوبی آمده است، آیا نقشه های ما به نظر می آید وارونه شده است؟
6. In the southern hemisphere, however, few cemeteries can match La Recoleta in Buenos Aires.
[ترجمه ترگمان]با این حال در نیم کره جنوبی، برخی از قبرستان ها می توانند با لا Recoleta در بوینس آیرس بازی کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، در نیمکره جنوبی، چند گورستان می تواند La Recoleta در بوئنوس آیرس مطابقت داشته باشد
[ترجمه گوگل]با این حال، در نیمکره جنوبی، چند گورستان می تواند La Recoleta در بوئنوس آیرس مطابقت داشته باشد
7. These species are found only in the Southern Hemisphere, have a very restricted range, and occur only in small numbers.
[ترجمه ترگمان]این گونه ها فقط در نیم کره جنوبی یافت می شوند، گستره بسیار محدودی دارند و تنها در اعداد کوچک رخ می دهند
[ترجمه گوگل]این گونه ها فقط در نیمکره جنوبی یافت می شوند، دامنه بسیار محدودی دارند و فقط در تعداد کمی از آنها رخ می دهد
[ترجمه گوگل]این گونه ها فقط در نیمکره جنوبی یافت می شوند، دامنه بسیار محدودی دارند و فقط در تعداد کمی از آنها رخ می دهد
8. Had explorers come from the southern hemisphere, would maps appear upside down?
[ترجمه ترگمان]اگر explorers از نیم کره جنوبی آمده بودند، نقشه زیر و رو شده بود؟
[ترجمه گوگل]اگر مهاجمان از نیمکره جنوبی آمده باشند، نقشه ها به نظر می آیند؟
[ترجمه گوگل]اگر مهاجمان از نیمکره جنوبی آمده باشند، نقشه ها به نظر می آیند؟
9. A constellation in the equatorial region of the Southern Hemisphere near Aquarius and Eridanus.
[ترجمه ترگمان]یک صورت فلکی در مناطق استوایی نیم کره جنوبی نزدیک بهمن و Eridanus
[ترجمه گوگل]یک صورت فلکی در منطقه استوایی نیمکره جنوبی در نزدیکی آبریز و Eridanus
[ترجمه گوگل]یک صورت فلکی در منطقه استوایی نیمکره جنوبی در نزدیکی آبریز و Eridanus
10. Eridanus: a constellation in the Southern Hemisphere near Fornax and Cetus.
[ترجمه ترگمان]Eridanus: یک صورت فلکی در نیم کره جنوبی نزدیک Fornax و Cetus
[ترجمه گوگل]Eridanus یک صورت فلکی در نیمکره جنوبی در نزدیکی Fornax و Cetus است
[ترجمه گوگل]Eridanus یک صورت فلکی در نیمکره جنوبی در نزدیکی Fornax و Cetus است
11. And it "reinforces how important changes in Southern Hemisphere winds can be for Earth's carbon cycle and its climate, " he says.
[ترجمه ترگمان]او می گوید: \" تقویت این که چگونه تغییرات مهم در باده ای نیم کره جنوبی می تواند برای چرخه کربن زمین و آب و هوا وجود داشته باشد را تقویت می کند \"
[ترجمه گوگل]او می گوید 'این تقویت می کند که تغییرات مهم در باد های نیمکره جنوبی می تواند برای چرخه کربن زمین و آب و هوای آن باشد '
[ترجمه گوگل]او می گوید 'این تقویت می کند که تغییرات مهم در باد های نیمکره جنوبی می تواند برای چرخه کربن زمین و آب و هوای آن باشد '
12. Formerly, a constellation in the Southern Hemisphere, lying between Canis Major and the Southern Cross, now divided into four.
[ترجمه ترگمان]پیش از این صورت فلکی در نیم کره جنوبی که میان Canis میجر و صلیب جنوبی دراز کشیده بود به چهار قسمت تقسیم شده بود
[ترجمه گوگل]قبلا، یک صورت فلکی در نیمکره جنوبی، دروغ گفتن بین Canis Major و صلیب جنوبی، در حال حاضر به چهار تقسیم شده است
[ترجمه گوگل]قبلا، یک صورت فلکی در نیمکره جنوبی، دروغ گفتن بین Canis Major و صلیب جنوبی، در حال حاضر به چهار تقسیم شده است
13. A constellation in the equatorial region of the Southern Hemisphere near Pisces and Aquila.
[ترجمه ترگمان]یک صورت فلکی در مناطق استوایی نیم کره جنوبی نزدیک برج اسفند و عقاب
[ترجمه گوگل]یک صورت فلکی در منطقه استوایی نیمکره جنوبی در نزدیکی Pisces و Aquila
[ترجمه گوگل]یک صورت فلکی در منطقه استوایی نیمکره جنوبی در نزدیکی Pisces و Aquila
14. In Africa and other parts of the southern hemisphere, water is an economic scarcity, which means an adequate supply is not economically feasible.
[ترجمه ترگمان]در آفریقا و دیگر بخش های نیم کره جنوبی، آب یک کمیابی اقتصادی است، که به این معنی است که تامین کافی از نظر اقتصادی امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]آب در آفریقا و سایر نقاط نیمکره جنوبی یک کمبود اقتصادی است که به این معنی است که عرضه کافی از لحاظ اقتصادی امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]آب در آفریقا و سایر نقاط نیمکره جنوبی یک کمبود اقتصادی است که به این معنی است که عرضه کافی از لحاظ اقتصادی امکان پذیر نیست
15. In the middle latitudes of the planet's southern hemisphere, water appears to flow off the edges of craters.
[ترجمه ترگمان]در عرض های جغرافیایی میانی نیم کره جنوبی، به نظر می رسد که آب از لبه های دهانه فشانی منجمد می شود
[ترجمه گوگل]در عرضهای وسطی نیمکره جنوبی سیاره، آب از لبه های دهانه ها عبور می کند
[ترجمه گوگل]در عرضهای وسطی نیمکره جنوبی سیاره، آب از لبه های دهانه ها عبور می کند
کلمات دیگر: