سیستم صوتی
sound system
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• stereo, device used for projecting a sound
a sound system is electrical equipment used for playing amplified music, for example in a discotheque.
a sound system is electrical equipment used for playing amplified music, for example in a discotheque.
جملات نمونه
1. Ten-speaker sound system; leather upholstery and walnut trim; automatic airbags for driver and front passenger.
[ترجمه ترگمان]سیستم صوتی ده سخنران؛ چرم روکش چرمی و تریم، ایربگ اتوماتیک برای راننده و مسافر جلو
[ترجمه گوگل]سیستم صدای ده بلندگو اثاثه یا لوازم داخلی چرم و ترمیم گردو؛ کیسه هوا اتوماتیک برای راننده و مسافر جلو
[ترجمه گوگل]سیستم صدای ده بلندگو اثاثه یا لوازم داخلی چرم و ترمیم گردو؛ کیسه هوا اتوماتیک برای راننده و مسافر جلو
2. The company also markets Sound System, a £200 upgrade kit that allows users to speak to their computer.
[ترجمه ترگمان]شرکت همچنین سیستم صدا بازارها، یک کیت ارتقا ۲۰۰ پوندی است که به کاربران اجازه می دهد تا با کامپیوتر خود صحبت کنند
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین سیستم Sound System، یک کیت ارتقاء 200 پوند که کاربران را قادر می سازد با کامپیوتر خود صحبت کنند، به بازار عرضه می کند
[ترجمه گوگل]این شرکت همچنین سیستم Sound System، یک کیت ارتقاء 200 پوند که کاربران را قادر می سازد با کامپیوتر خود صحبت کنند، به بازار عرضه می کند
3. The lighting and the sound system are reportedly state-of-the-art.
[ترجمه ترگمان]بنا بر گزارش ها، روشنایی و سیستم صوتی - هنر
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد روشنایی و سیستم صوتی پیشرفته ترین حالت است
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد روشنایی و سیستم صوتی پیشرفته ترین حالت است
4. But we see ourselves as a sound system, and in a way everybody is a part of Motion Incorporated.
[ترجمه ترگمان]اما ما خودمان را یک سیستم صدا می بینیم، و به روشی که همه بخشی از یک شرکت حرکت هستند
[ترجمه گوگل]اما ما خودمان را به عنوان یک سیستم صوتی می بینیم و به هر حال بخشی از Motion Incorporated است
[ترجمه گوگل]اما ما خودمان را به عنوان یک سیستم صوتی می بینیم و به هر حال بخشی از Motion Incorporated است
5. The concert was good, despite a temperamental sound system.
[ترجمه ترگمان]کنسرت با وجود یک سیستم صوتی بد خلقی خوب بود
[ترجمه گوگل]کنسرت خوب بود، با وجود یک سیستم صدای خشن
[ترجمه گوگل]کنسرت خوب بود، با وجود یک سیستم صدای خشن
6. The sound system crackles, the projector is faulty, the auditorium is dank and all but empty.
[ترجمه ترگمان]سیستم صدا ترق و تروق می کند، پروژکتور faulty است، تالار مرطوب و خالی است، اما خالی است
[ترجمه گوگل]سیستم صوتی کراش، پروژکتور ناسازگار است، سالن کنفرانس خالی است و همه چیز خالی است
[ترجمه گوگل]سیستم صوتی کراش، پروژکتور ناسازگار است، سالن کنفرانس خالی است و همه چیز خالی است
7. A portable sound system blared military marches, part of a continuing campaign of psychological warfare.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم صوتی قابل حمل از راه پیمایی های نظامی به گوش می رسید که بخشی از عملیات مداوم جنگ روانی بود
[ترجمه گوگل]یک سیستم صوتی قابل حمل، راهپیمایی نظامی را متوقف کرد، بخشی از یک مبارزه مداوم از جنگ روانی
[ترجمه گوگل]یک سیستم صوتی قابل حمل، راهپیمایی نظامی را متوقف کرد، بخشی از یک مبارزه مداوم از جنگ روانی
8. Thanks to a sound system that fails to function properly, Kevin's words of diseased warning and wisdom are indecipherable.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از یک سیستم صوتی که به درستی کار نمی کند، کلمات کوین از هشدار بیمار و حکمت فاش می شوند
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک سیستم صوتی که نتواند به درستی عمل کند، کلمات کوئین هشدار و عقل بیمار غیرقابل تشخیص هستند
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک سیستم صوتی که نتواند به درستی عمل کند، کلمات کوئین هشدار و عقل بیمار غیرقابل تشخیص هستند
9. No, it hasn't got a sound system.
[ترجمه ترگمان]نه، سیستم صدا نداره
[ترجمه گوگل]نه، آن سیستم صوتی ندارد
[ترجمه گوگل]نه، آن سیستم صوتی ندارد
10. The sound system had both tweeters and woofers.
[ترجمه ترگمان]سیستم صوتی هر دو tweeters و woofers داشت
[ترجمه گوگل]سیستم صوتی هر دو بلندگو و ووفر داشت
[ترجمه گوگل]سیستم صوتی هر دو بلندگو و ووفر داشت
11. They bought the biggest television and sound system their living room could accommodate.
[ترجمه ترگمان]آن ها بزرگ ترین دستگاه تلویزیون و سیستم صوتی خود را خریداری کردند
[ترجمه گوگل]آنها بزرگترین سیستم تلویزیون و صدا را خریدند که اتاق نشیمن آنها می توانست جای دهد
[ترجمه گوگل]آنها بزرگترین سیستم تلویزیون و صدا را خریدند که اتاق نشیمن آنها می توانست جای دهد
12. Sound system, norms of civilized behavior of students.
[ترجمه ترگمان]سیستم صوتی، هنجارهای رفتار متمدن دانش آموزان
[ترجمه گوگل]سیستم صدا، هنجارهای رفتار متمدن دانش آموزان
[ترجمه گوگل]سیستم صدا، هنجارهای رفتار متمدن دانش آموزان
13. Other controls for the sound system and trip computer are located on an all weather touchscreen.
[ترجمه ترگمان]کنترل های دیگر برای سیستم صدا و کامپیوتر سفر بر روی همه صفحه لمسی آب و هوا قرار دارند
[ترجمه گوگل]کنترل های دیگر برای سیستم صوتی و کامپیوتر سفر بر روی صفحه نمایش لمسی تمام آب و هوا قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]کنترل های دیگر برای سیستم صوتی و کامپیوتر سفر بر روی صفحه نمایش لمسی تمام آب و هوا قرار گرفته است
14. A standard 14 - speaker Bose surround - sound system delivers your favorite tunes.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم استاندارد ۱۴ Bose (speaker Bose -)آهنگ های مورد علاقه شما را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم صدای فراگیر صدای 14 گیگاهرتزی استاندارد آهنگ های مورد علاقه خود را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]سیستم صدای فراگیر صدای 14 گیگاهرتزی استاندارد آهنگ های مورد علاقه خود را ارائه می دهد
پیشنهاد کاربران
سیستم صحیح، سیستم مناسب
sound system ( زبانشناسی )
واژه مصوب: نظام آوایی
تعریف: شبکۀ تقابل های آوایی در نظام واجی هر زبان
واژه مصوب: نظام آوایی
تعریف: شبکۀ تقابل های آوایی در نظام واجی هر زبان
کلمات دیگر: