صحابی است
ابو خلاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] ( اِخ ) صحابی است و ابوفروه از او روایت کند.
ابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] ( اِخ ) تابعی است و از عمربن الخطاب روایت کرده است.
ابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] ( اِخ ) محمدبن وراد الحمیری. محدث است و معاذبن رفاعه از او روایت کند.
ابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] ( اِخ ) تابعی است و از عمربن الخطاب روایت کرده است.
ابوخلاد. [ اَ خ َل ْ لا ] ( اِخ ) محمدبن وراد الحمیری. محدث است و معاذبن رفاعه از او روایت کند.
کلمات دیگر: