عمدا، تعمدا، خودخواسته، آگاهانه، از روی نقشه ی قبلی، هرطور که شده، از هر طریق که بشود
by fair means or foul
عمدا، تعمدا، خودخواسته، آگاهانه، از روی نقشه ی قبلی، هرطور که شده، از هر طریق که بشود
انگلیسی به انگلیسی
• any way at all, all is fair
جملات نمونه
1. She's determined to pass the test, by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که این امتحان را به وسیله عادلانه یا خطا انجام دهد
[ترجمه گوگل]او مصمم است تا آزمون را با معیار عادلانه یا نادرست تصویب کند
[ترجمه گوگل]او مصمم است تا آزمون را با معیار عادلانه یا نادرست تصویب کند
2. She's determined to win, by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]او مصمم است که به وسیله منصفانه یا خطا برنده شود
[ترجمه گوگل]او مصمم به پیروزی است، با معیار عادلانه یا ناقص
[ترجمه گوگل]او مصمم به پیروزی است، با معیار عادلانه یا ناقص
3. I am to get it back by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]باید به معنای عادلانه یا پلید آن را برگردانم
[ترجمه گوگل]من می خواهم آن را با معیار عادلانه یا ناقص به دست آورم
[ترجمه گوگل]من می خواهم آن را با معیار عادلانه یا ناقص به دست آورم
4. Love and war are obtained by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]عشق و جنگ با معنی عادلانه و یا خطا به دست می آید
[ترجمه گوگل]عشق و جنگ به وسیله معانی منصفانه یا فریب بدست آمده است
[ترجمه گوگل]عشق و جنگ به وسیله معانی منصفانه یا فریب بدست آمده است
5. He was determined to win the game by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که این بازی را به معنای عادلانه یا خطا ببرد
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که این بازی را با معیار منصفانه یا ناقص به دست آورد
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که این بازی را با معیار منصفانه یا ناقص به دست آورد
6. He decided to win the election by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم گرفت که انتخابات را به وسیله منصفانه یا خطا ببرد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا با انتخاب عادلانه یا ناکامی در انتخابات پیروز شود
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت تا با انتخاب عادلانه یا ناکامی در انتخابات پیروز شود
7. They will win the election by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]آن ها در انتخابات به طرق عادلانه و یا پلید پیروز خواهند شد
[ترجمه گوگل]آنها انتخابات را با روش عادلانه یا ناقص برنده خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها انتخابات را با روش عادلانه یا ناقص برنده خواهند کرد
8. Many businessmen make their fortune by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از تجار ثروت خود را با معنی عادلانه یا خطا می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بازرگانان ثروت خود را با معایب عادلانه یا ناسزا می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از بازرگانان ثروت خود را با معایب عادلانه یا ناسزا می کنند
9. He made a great fortune by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]ثروت هنگفتی بدست آورد و یا خطا کرد
[ترجمه گوگل]او ثروت بزرگی را با معایب عادلانه یا ناپاک ساخته است
[ترجمه گوگل]او ثروت بزرگی را با معایب عادلانه یا ناپاک ساخته است
10. The vice president wanna do away with Lincoln by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]معاون رئیس جمهور میخواد با \"لینکن\" کنار بیاد یا بد
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور می خواهد با لینکلن با معایب عادلانه یا نادرست از بین برود
[ترجمه گوگل]معاون رئیس جمهور می خواهد با لینکلن با معایب عادلانه یا نادرست از بین برود
11. You have to use compete by fair means or foul, otherwise you will be a loser.
[ترجمه ترگمان]تو باید از رقابت به وسیله منصفانه یا خطا استفاده کنی وگرنه یک بازنده خواهی شد
[ترجمه گوگل]شما باید از طریق وسایل منصفانه یا ناقص به رقابت بپردازید، در غیر این صورت شما یک بازنده خواهید بود
[ترجمه گوگل]شما باید از طریق وسایل منصفانه یا ناقص به رقابت بپردازید، در غیر این صورت شما یک بازنده خواهید بود
12. by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]به وسیله منصفانه یا خطا
[ترجمه گوگل]به معنی عادلانه یا ناپاک
[ترجمه گوگل]به معنی عادلانه یا ناپاک
13. The temptation to make money, they just want to make money by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]وسوسه کردن پول فقط می خواهند پول را به وسیله عادلانه یا خطا کنند
[ترجمه گوگل]وسوسه به دست آوردن پول، آنها فقط می خواهند پول را به وسیله ی منصفانه یا نادرست درآورند
[ترجمه گوگل]وسوسه به دست آوردن پول، آنها فقط می خواهند پول را به وسیله ی منصفانه یا نادرست درآورند
14. Smith is determined to get on is this world, by fair means or foul.
[ترجمه ترگمان]اسمیت مصمم است که این دنیا را با وسایل عادلانه و کثیف انجام دهد
[ترجمه گوگل]اسمیت تصمیم گرفته است تا این دنیا را به وسیله عادلانه یا نادرست به دست آورد
[ترجمه گوگل]اسمیت تصمیم گرفته است تا این دنیا را به وسیله عادلانه یا نادرست به دست آورد
کلمات دیگر: