به سوی جنوب، در جنوب، جنوبی، سوی جنوب، جنوبا
southerly
به سوی جنوب، در جنوب، جنوبی، سوی جنوب، جنوبا
انگلیسی به فارسی
جنوبی،سوی جنوب،جنوبا
جنوب
انگلیسی به انگلیسی
صفت و ( adjective, adverb )
• (1) تعریف: of, related to, or toward the south.
• (2) تعریف: from the south.
- a southerly storm
[ترجمه ترگمان] توفان جنوب
[ترجمه گوگل] طوفان جنوبی
[ترجمه گوگل] طوفان جنوبی
اسم ( noun )
حالات: southerlies
حالات: southerlies
• : تعریف: a storm or wind coming from the south.
• facing toward the south; situated in the south; coming from the south
toward the south
southerly means towards the south.
a southerly wind blows from the south.
toward the south
southerly means towards the south.
a southerly wind blows from the south.
جملات نمونه
1. Continue in a southerly direction until you reach the road.
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب ادامه دهید تا به جاده برسید
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به جاده، در جهت جنوب حرکت کنید
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به جاده، در جهت جنوب حرکت کنید
2. Tara walked in a southerly direction .
[ترجمه ترگمان]تارا در جهت جنوب حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]تارا در جهت جنوبی راه می رفت
[ترجمه گوگل]تارا در جهت جنوبی راه می رفت
3. The ship was on a southerly track.
[ترجمه ترگمان]کشتی در مسیر جنوب بود
[ترجمه گوگل]کشتی در مسیر جنوبی بود
[ترجمه گوگل]کشتی در مسیر جنوبی بود
4. We walked in a southerly direction.
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]ما در جهت جنوب راه می رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در جهت جنوب راه می رفتیم
5. We set off in a southerly direction.
[ترجمه ترگمان]در جهت جنوب حرکت کردیم
[ترجمه گوگل]ما در جهت جنوب قرار داریم
[ترجمه گوگل]ما در جهت جنوب قرار داریم
6. Los Cristianos is the most southerly resort in Tenerife.
[ترجمه ترگمان]لوس Cristianos در جزیره تنریف در جنوب غربی جزیره جزیره تنریف است
[ترجمه گوگل]لوس کریستیانووس ترین مرمت در تونایف است
[ترجمه گوگل]لوس کریستیانووس ترین مرمت در تونایف است
7. The plane flew off in a southerly direction.
[ترجمه ترگمان]هواپیما در جهت جنوب حرکت کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما در جهت جنوب پرواز کرد
[ترجمه گوگل]هواپیما در جهت جنوب پرواز کرد
8. Horologium is far too southerly to rise over Britain or most of the United States.
[ترجمه ترگمان]Horologium برای افزایش بیش از حد در بریتانیا یا بیشتر ایالات متحده جنوبی بسیار دور است
[ترجمه گوگل]هورولوگوم در سراسر بریتانیا و یا بیشتر ایالات متحده به سمت جنوب حرکت می کند
[ترجمه گوگل]هورولوگوم در سراسر بریتانیا و یا بیشتر ایالات متحده به سمت جنوب حرکت می کند
9. The normal southerly or westerly wind of that season did not materialise.
[ترجمه ترگمان]جهت معمولی جنوب یا غرب این فصل عملی نشد
[ترجمه گوگل]ساحل عادی یا باد غرب در آن فصل، تحقق نیافت
[ترجمه گوگل]ساحل عادی یا باد غرب در آن فصل، تحقق نیافت
10. It was the most southerly westernized town, the last in which we saw television aerials.
[ترجمه ترگمان]این آخرین شهر westernized در جنوب شهر بود که ما در آن تلویزیون دیدیم
[ترجمه گوگل]این شهر جنوبی ترین شهر غربی بود، آخرین که ما آن را تلویزیون های هوایی دیدیم
[ترجمه گوگل]این شهر جنوبی ترین شهر غربی بود، آخرین که ما آن را تلویزیون های هوایی دیدیم
11. Land's End airfield, inset, is the most southerly of mainland Britain.
[ترجمه ترگمان]فرودگاه نهایی مربوط به زمین، صفحات ضمیمه، یکی از بخش های اصلی سرزمین اصلی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]Airfield End of the Land، Inset، جنوب ترین سرزمین اصلی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]Airfield End of the Land، Inset، جنوب ترین سرزمین اصلی بریتانیا است
12. It therefore took a southerly route across the prairie provinces of the Dominion.
[ترجمه ترگمان]از این رو مسیر جنوب صحرا را در جنوب غربی قلمرو حکومت فرا گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیر جنوب را در سراسر استانهای پریری Dominion گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین مسیر جنوب را در سراسر استانهای پریری Dominion گرفت
13. Arran is the most southerly of the Inner Hebridean islands, 15 miles away from Ardrossan on the Ayrshire coast.
[ترجمه ترگمان]Arran بخشی از جزایر Hebridean مرکزی است که ۱۵ مایل دورتر از Ardrossan در ساحل Ayrshire قرار دارد
[ترجمه گوگل]آران جنوبیترین جزیره ایروبیای داخلی است که در 15 کیلومتری اردستسان در ساحل اریشیر واقع شده است
[ترجمه گوگل]آران جنوبیترین جزیره ایروبیای داخلی است که در 15 کیلومتری اردستسان در ساحل اریشیر واقع شده است
14. They are mopping up in a southerly direction.
[ترجمه ترگمان]آن ها در جهت جنوب در حال خشک کردن هستند
[ترجمه گوگل]آنها در جهت جنوبی حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در جهت جنوبی حرکت می کنند
15. The most southerly of the three enclosures had also been subdivided, although little of its eastern half lay within the trench.
[ترجمه ترگمان]در قسمت جنوبی این سه محوطه، قسمت جنوبی این سه محوطه، گرچه اندک اندک در اعماق خندق قرار داشت، تقسیم شده بود
[ترجمه گوگل]جنوبی ترین سه محوطه نیز تقسیم شده است، اگر چه کمی از نیمه شرقی آن در داخل ترانشه قرار دارد
[ترجمه گوگل]جنوبی ترین سه محوطه نیز تقسیم شده است، اگر چه کمی از نیمه شرقی آن در داخل ترانشه قرار دارد
کلمات دیگر: