1- آزاد (از قید و غیره)، مختار 2- مجاز، پرگدار
at liberty
1- آزاد (از قید و غیره)، مختار 2- مجاز، پرگدار
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: free from bondage.
• مشابه: free
• مشابه: free
• (2) تعریف: able to do what is specified.
- I am not at liberty to tell you the facts yet.
[ترجمه ترگمان] هنوز نمی توانم حقایق را به شما بگویم
[ترجمه گوگل] من هنوز آزاد نیستم که واقعیت را بگویم
[ترجمه گوگل] من هنوز آزاد نیستم که واقعیت را بگویم
• free; authorized
جملات نمونه
1. Two of the escaped prisoners are still at liberty.
[ترجمه ترگمان]دو نفر از زندانیان فراری هنوز آزاد هستند
[ترجمه گوگل]دو زندانی فراری هنوز آزاد هستند
[ترجمه گوگل]دو زندانی فراری هنوز آزاد هستند
2. You are at liberty to leave.
[ترجمه ترگمان]تو آزادی که بری
[ترجمه گوگل]شما آزاد هستید که ترک کنید
[ترجمه گوگل]شما آزاد هستید که ترک کنید
3. I'm not at liberty to reveal any names.
[ترجمه ترگمان]من اجازه ندارم اسم کسی را فاش کنم
[ترجمه گوگل]من آزاد نیستم که اسم ها را فاش کنم
[ترجمه گوگل]من آزاد نیستم که اسم ها را فاش کنم
4. I am afraid we are not at liberty to disclose that information.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ما حق نداریم که این اطلاعات را فاش کنیم
[ترجمه گوگل]من می ترسم که آزادانه این اطلاعات را افشا نکنیم
[ترجمه گوگل]من می ترسم که آزادانه این اطلاعات را افشا نکنیم
5. Guests should feel at liberty to avail themselves of your facilities.
[ترجمه ترگمان]مهمان ها باید احساس آزادی کنند که از امکانات شما استفاده کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان باید از آزادی خود برای تسهیلات خود استفاده کنند
[ترجمه گوگل]مهمانان باید از آزادی خود برای تسهیلات خود استفاده کنند
6. You are at liberty to say what you like.
[ترجمه ترگمان]تو آزادی که آنچه را دوست داری بگویی
[ترجمه گوگل]شما آزادانه می گویید که چه چیزی را دوست دارید
[ترجمه گوگل]شما آزادانه می گویید که چه چیزی را دوست دارید
7. We're not at liberty to discuss this matter.
[ترجمه ترگمان]ما حق نداریم در این مورد بحث کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای آزادی این موضوع بحث نمی کنیم
[ترجمه گوگل]ما برای آزادی این موضوع بحث نمی کنیم
8. The island's in the Pacific Ocean; I'm not at liberty to say exactly where, because we're still negotiating for its purchase.
[ترجمه ترگمان]جزیره در اقیانوس آرام است؛ من آزاد نیستم بگویم دقیقا کجا، چون ما هنوز برای خرید خود در حال مذاکره هستیم
[ترجمه گوگل]این جزیره در اقیانوس آرام است من نمی توانم بگویم دقیقا کجا، زیرا ما هنوز برای خرید آن مذاکره می کنیم
[ترجمه گوگل]این جزیره در اقیانوس آرام است من نمی توانم بگویم دقیقا کجا، زیرا ما هنوز برای خرید آن مذاکره می کنیم
9. I am not at liberty to discuss my client's case.
[ترجمه ترگمان]من حق ندارم در مورد پرونده موکلم صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من در حال آزاد بودن برای بحث در مورد مشتری من نیستم
[ترجمه گوگل]من در حال آزاد بودن برای بحث در مورد مشتری من نیستم
10. The escaped prisoner has been at liberty for five days.
[ترجمه ترگمان]زندانی فراری پنج روز است که آزاد شده است
[ترجمه گوگل]زندانی فرار کرده است که به مدت پنج روز آزاد است
[ترجمه گوگل]زندانی فرار کرده است که به مدت پنج روز آزاد است
11. I am not at liberty to discuss these matters.
[ترجمه ترگمان]من اجازه بحث درباره این مسائل را ندارم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم در مورد این مسائل صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم در مورد این مسائل صحبت کنم
12. You're at liberty to say what you like.
[ترجمه ترگمان]تو حق داری آنچه را که دوست داری بگویی
[ترجمه گوگل]شما آزادانه می گویید که چه چیزی را دوست دارید
[ترجمه گوگل]شما آزادانه می گویید که چه چیزی را دوست دارید
13. Tonight only one of the escaped prisoners remains at liberty; the other seven are now back in Central Prison.
[ترجمه ترگمان]امشب فقط یکی از زندانیان فراری در آزادی است؛ بقیه هفت نفر دیگر به زندان مرکزی برگشتند
[ترجمه گوگل]امشب فقط یک نفر از زندانیان فراری به آزادی ادامه می دهد؛ دیگر هفت نفر اکنون در زندان مرکزی هستند
[ترجمه گوگل]امشب فقط یک نفر از زندانیان فراری به آزادی ادامه می دهد؛ دیگر هفت نفر اکنون در زندان مرکزی هستند
14. Staff in these Departments considering additional computers are at liberty to submit suggestions through line management in the usual way.
[ترجمه ترگمان]کارکنان این سازمان ها در نظر دارند که کامپیوترهای بیشتری در اختیار دارند تا پیشنهادها خود را از طریق مدیریت خط به روش معمول ارائه دهند
[ترجمه گوگل]کارکنان این ادارات با توجه به رایانه های اضافی آزاد هستند که پیشنهادات خود را از طریق مدیریت خط به طور معمول ارائه دهند
[ترجمه گوگل]کارکنان این ادارات با توجه به رایانه های اضافی آزاد هستند که پیشنهادات خود را از طریق مدیریت خط به طور معمول ارائه دهند
15. Walker was at liberty for many years before the police apprehended him.
[ترجمه ترگمان]واکر سال ها قبل از اینکه پلیس دستگیرش کنه آزاد بود
[ترجمه گوگل]واکر چندین سال قبل از اینکه پلیس او را دستگیر کرد، آزاد بود
[ترجمه گوگل]واکر چندین سال قبل از اینکه پلیس او را دستگیر کرد، آزاد بود
پیشنهاد کاربران
1 ازاد: دزد ها هنوز ازاد هستند
2 آزادی: تو آزادی که بری
3 اجازه داشتن ، حق داشتن مثلا im not at liberty من حق ندارم ، من اجازه ندارم
2 آزادی: تو آزادی که بری
3 اجازه داشتن ، حق داشتن مثلا im not at liberty من حق ندارم ، من اجازه ندارم
کلمات دیگر: