کلمه جو
صفحه اصلی

prokaryote


(زیست شناسی) پیش هسته، پروکاریوت

انگلیسی به فارسی

(زیست‌شناسی) پیش هسته، پروکاریوت


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: prokaryotic (adj.)
• : تعریف: an organism that lacks a nucleus membrane and that reproduces by fission. (Cf. eukaryote.)

• unicellular organism that does not have a nuclear membrane or cell organelles (such as bacteria and blue-green algae)

جملات نمونه

1. Prokaryote cells evolved first and gave rise to eukaryote cells.
[ترجمه ترگمان]سلول های Prokaryote ابتدا رشد کردند و سلول های eukaryote را افزایش دادند
[ترجمه گوگل]سلول های پروکریوت اول تکامل یافته و باعث ایجاد سلول های یوکاریوت شدند

2. Plant pathogenic bacteria are tiny prokaryote with the characteristic of rapid propagation.
[ترجمه ترگمان]باکتری های بیماری زا گیاهی کوچک با ویژگی انتشار سریع هستند
[ترجمه گوگل]باکتری های بیماریزا گیاهی، پروکاریوت کوچک هستند که ویژگی انتشار سریع آنها است

3. Flagellum (pl. flagella) A whiplike extension of prokaryote cells, with a basal body at its base, whose beat causes locomotion of the cell.
[ترجمه ترگمان]flagellum (pl) extension طره ای whiplike از سلول های prokaryote با بدن پایه در پایه آن، که ضربان آن باعث حرکت سلول می شود
[ترجمه گوگل]Flagellum (pl flagella) ضمیمه ای از سلول های پروکریوت، با بدن پایه در پایه خود، که ضرب و شتم باعث حرکت از سلول

4. Prokaryote (prokaryote) An organism whose genetic material (DNA) is not enclosed by membranes to form a nucleus but lies free in the cytoplasm.
[ترجمه ترگمان]Prokaryote (prokaryote)یک ارگانیسم (DNA)که مواد ژنتیکی (DNA)توسط غشا برای تشکیل هسته در نظر گرفته نمی شود اما در سیتوپلاسم آزاد است
[ترجمه گوگل]پروکاریوت (پروکاریوت) یک ارگانیسم است که مواد ژنتیکی (DNA) توسط غشاها محصور نمی شود تا یک هسته را تشکیل دهند اما در سیتوپلاسم آزاد می شود

5. Turgor The state, in a plant or prokaryote cell, in which the protoplast is exerting a pressure on the cell wall owing to the intake of water by osmosis.
[ترجمه ترگمان]turgor دولت، در یک کارخانه یا سلول prokaryote، که در آن the به خاطر جذب آب از طریق اسمز، فشار بر روی دیواره سلولی اعمال می کند
[ترجمه گوگل]Turgor دولت در یک سلول گیاهی یا پروکاریوت که در آن پروتوپلاست به دلیل مصرف آب توسط اسمز به دیواره سلولی فشار وارد می کند

6. It seems likely, then, that genes from distantly related prokaryotes are occasionally recombined.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، به نظر می رسد که ژن های دور از prokaryotes از دور به هم گره خورده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد احتمالا پس از آن، ژن هایی از پروکاریوت های مرتبط با دوردن گاهی اوقات دوباره ترکیب می شوند

7. Such cells may have evolved from a coming-together of prokaryotes.
[ترجمه ترگمان]چنین سلول هایی ممکن است از یک - در حال آمدن به هم رشد کرده باشند
[ترجمه گوگل]چنین سلول هایی ممکن است از یک پروکریوت متشابه تشکیل شده باشد

8. Plastids are essential organelles of plant cells and it is believed that plastids have arisen from an endosymbiotic event between a protoeukaryote and a photosynthetic prokaryote.
[ترجمه ترگمان]plastids organelles ضروری سلول های گیاهی هستند و معتقدند که plastids از یک رویداد endosymbiotic بین یک protoeukaryote و یک prokaryote فتوسنتزی ایجاد شده اند
[ترجمه گوگل]پلاسمید ها اندام های حیاتی سلول های گیاهی هستند و اعتقاد بر این است که پلاستید ها از یک رویداد اندوسیمیبوئیدی بین پروتوایکاریوت و یک پروکاریوت فتوسنتز ایجاد شده است

9. The most fundamental dividing line between living organisms is that between prokaryote and eukaryote cells.
[ترجمه ترگمان]The خط جداکننده بین ارگانیسم های زنده بین سلول های prokaryote و eukaryote است
[ترجمه گوگل]بنیادی ترین جدایی بین موجودات زنده این است که بین پروکاریوت و سلول های یوکاریوتی وجود دارد

10. Signal peptides' structures and functions, signal sequence traps and the proteins expressions in prokaryote and eukaryote expression systems were illustrated in the article.
[ترجمه ترگمان]ساختارهای توالی سیگنال و توابع، تله توالی سیگنالی و expressions در سیستم های حالت prokaryote و eukaryote در این مقاله نشان داده شده اند
[ترجمه گوگل]ساختارها و توابع پپتیدهای سیگنال، تله های توالی سیگنال و بیانات پروتئین ها در سیستم های بیان پروکاریوت و یوکاریوت در مقاله نشان داده شده است

11. Mycoplasma pneumoniae is a range between viruses and bacteria, the smallest self-propagation prokaryote, is the cause of children and respiratory infections of SARS one of the main pathogens.
[ترجمه ترگمان]Mycoplasma pneumoniae گستره ای بین ویروس ها و باکتری ها، کوچک ترین اثر تکثیر خود - انتشار، علت بیماری و عفونت های تنفسی است که یکی از عوامل بیماری زای اصلی است
[ترجمه گوگل]مایکوپلاسما پنومونیه دامنه ای بین ویروس ها و باکتری ها است که کوچکترین پروکاریوت خودمراقبتی است که باعث ایجاد کودکان و عفونت های تنفسی سارس می شود که یکی از پاتوژن های اصلی می باشد

12. Serine hydroxymethyltransferase(SHMT) is widely distributed in nature, being found in prokaryote and eukaryote and catalyzes the reversible interconversion of serine and glycine.
[ترجمه ترگمان]Serine hydroxymethyltransferase (SHMT)به طور گسترده در طبیعت توزیع شده است و در prokaryote و eukaryote یافت می شود و the reversible های سرین و گلایسین را کاتالیز می کند
[ترجمه گوگل]هیدروکسی متیل ترانسفراز Serine (SHMT) به طور گسترده ای در طبیعت توزیع می شود، در پروکاریوت و یوکاریوت یافت می شود و تبدیل متقاطع برگشت پذیر سریین و گلیسین را کاتالیز می کند

13. This is the first time that genomes have been transferred between branches of life—from a prokaryote to eukaryote and back to a prokaryote.
[ترجمه ترگمان]این اولین باری است که ژنوم بین شاخه های زندگی منتقل می شود - از a تا eukaryote و برگشت به a
[ترجمه گوگل]این نخستین بار است که ژنوم ها بین شاخه های زندگی از پروکاریوت به یوکاریوت و بازگشت به پروکاریوت منتقل شده اند

14. Mycoplasmas are widespread in nature as conditional pathogen, which may be the unique prokaryote that can cohabit with eukaryote and interact permanently with mammalian cells.
[ترجمه ترگمان]Mycoplasmas در طبیعت به عنوان پاتوژن مشروط گسترده هستند، که ممکن است the منحصر به فرد باشد که می تواند با eukaryote باشد و برای همیشه با سلول های پستانداران تعامل داشته باشد
[ترجمه گوگل]مایکوپلاسما در طبیعت به عنوان پاتوژن شرطی فراوان است که ممکن است پروکاریوت منحصر به فردی باشد که می تواند با اکوریست سازگار باشد و به طور دائم با سلول های پستاندار ارتباط برقرار کند

پیشنهاد کاربران

prokaryote ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: پیش‏هسته‏ای 1
تعریف: جانداری که یاخته‏های آن هستۀ واقعی و غشای هسته ندارد


کلمات دیگر: