(جانور شناسی) کانگر (مارماهی آب های شور از تیره ی congridae و راسته ی anguilliformes به ویژه نوع خوراکی آن از جنس conger)، مارماهی بزرگ
conger
(جانور شناسی) کانگر (مارماهی آب های شور از تیره ی congridae و راسته ی anguilliformes به ویژه نوع خوراکی آن از جنس conger)، مارماهی بزرگ
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of various large sea eels; conger eel.
• large variety of eel (snakelike fish)
جملات نمونه
1. An adult conger eel can easily bite through a man's leg.
[ترجمه ترگمان]یک مارماهی conger بالغ می تواند به راحتی پای انسان را گاز بگیرد
[ترجمه گوگل]قورباغه بالغ به راحتی می تواند از طریق یک پا مردی را بچرخاند
[ترجمه گوگل]قورباغه بالغ به راحتی می تواند از طریق یک پا مردی را بچرخاند
2. The conger eel. Latin name . . . conger conger!
[ترجمه ترگمان]مارماهی غیرقابل اعتماد اسم لاتین conger!
[ترجمه گوگل]قورباغه نام لاتین کنگر کنگره
[ترجمه گوگل]قورباغه نام لاتین کنگر کنگره
3. But platinum-blond Conger seemed poised and sensible.
[ترجمه ترگمان]اما Conger مو طلایی به نظر می رسید و معقول و معقول به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اما کنگر پلاتین بلوند به نظر می رسید و منطقی است
[ترجمه گوگل]اما کنگر پلاتین بلوند به نظر می رسید و منطقی است
4. Cardiff foreshore turned up a few conger and codling.
[ترجمه ترگمان]کاردیف foreshore تعدادی از conger و codling را پشت سر گذاشته است
[ترجمه گوگل]کاردیف در پیش رو چندین کنگره و کت و شلوار داشت
[ترجمه گوگل]کاردیف در پیش رو چندین کنگره و کت و شلوار داشت
5. He hooked and landed an enormous conger eel, whilst fishing from one of the boats in the harbour.
[ترجمه ترگمان]مارماهی عظیمی را که از یکی از قایق ها در لنگرگاه صید کرده بود صید کرد
[ترجمه گوگل]او یک قورباغه فاحشه عظیم را کشت، و ماهیگیری از یک قایق در بندرگاه
[ترجمه گوگل]او یک قورباغه فاحشه عظیم را کشت، و ماهیگیری از یک قایق در بندرگاه
6. Fishing Deep Sea fishing offers everything from conger eel to codling, even the occasional shark.
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری در آب های عمیق ماهیگیری همه چیز را از مارماهی conger به codling، حتی گاهی کوسه ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]ماهیگیری ماهیگیری دریای عمیق همه چیز را از قورباغه نیشکر تا چتربازی، حتی کوسه گاه به گاه ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]ماهیگیری ماهیگیری دریای عمیق همه چیز را از قورباغه نیشکر تا چتربازی، حتی کوسه گاه به گاه ارائه می دهد
7. Fish Conger eel: buy cutlets.
[ترجمه ترگمان]ماهی conger ماهی: خرید کت لت
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا کنگره کتلت را خریداری کنید
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا کنگره کتلت را خریداری کنید
8. From all sides great conger eels came through the water.
[ترجمه ترگمان]مارماهی از هر سو به سرعت از میان آب عبور می کرد
[ترجمه گوگل]از هر طرف، پرندگان عصبی بزرگ از طریق آب می آیند
[ترجمه گوگل]از هر طرف، پرندگان عصبی بزرگ از طریق آب می آیند
9. Edwin H. Conger was envoy extraordinary and Minister Plenipotentiary.
[ترجمه ترگمان]ادوین اچ conger نماینده سیاسی و نماینده سیاسی بود
[ترجمه گوگل]ادوین H کنگر نماینده ویژه و نماینده وزیر بود
[ترجمه گوگل]ادوین H کنگر نماینده ویژه و نماینده وزیر بود
10. Conger joined National Geographic as a staff photographer in 1959 and worked on assignments all over Europe, Asia, and the United States.
[ترجمه ترگمان]conger به عنوان یک عکاس کارکنان در سال ۱۹۵۹ به نشنال Geographic پیوست و در تمام اروپا، آسیا و ایالات متحده کار کرد
[ترجمه گوگل]کنگر به National Geographic به عنوان یک کارمند عکاسی در سال 1959 پیوست و در کارهای تکمیلی در سراسر اروپا، آسیا و ایالات متحده کار می کرد
[ترجمه گوگل]کنگر به National Geographic به عنوان یک کارمند عکاسی در سال 1959 پیوست و در کارهای تکمیلی در سراسر اروپا، آسیا و ایالات متحده کار می کرد
11. Conger, Cristen. "Can my computer poison me?" 12 August 200
[ترجمه ترگمان]conger، Cristen، آیا کامپیوتر من می تواند مرا مسموم کند؟ \" ۱۲ اوت ۲۰۰ \"
[ترجمه گوگل]کنگر، کریستن آیا کامپیوتر من می تواند مرا مسموم کند؟ 12 اوت 200
[ترجمه گوگل]کنگر، کریستن آیا کامپیوتر من می تواند مرا مسموم کند؟ 12 اوت 200
12. U. S. conger sofa is a long history of professional leather sofa fabric (product) manufacturers.
[ترجمه ترگمان]u S مبل conger سابقه ای طولانی از تولید کنندگان پارچه روی مبل چرمی است
[ترجمه گوگل]U S conger sofa یک سابقه طولانی از تولید کنندگان حرفه ای پارچه ای پارچه ای (محصول) است
[ترجمه گوگل]U S conger sofa یک سابقه طولانی از تولید کنندگان حرفه ای پارچه ای پارچه ای (محصول) است
13. There they are — the conger eels!
[ترجمه ترگمان]! اونجان - مارماهی conger -
[ترجمه گوگل]آنها وجود دارد
[ترجمه گوگل]آنها وجود دارد
14. The Conger the diameter, the higher the result.
[ترجمه ترگمان]هر چه قطر بیشتر باشد، نتیجه بالاتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]قطر کنگره، نتیجه بالاتر است
[ترجمه گوگل]قطر کنگره، نتیجه بالاتر است
15. A fishmonger's wife may feed of a conger.
[ترجمه ترگمان]یک ماهی فروشی ممکن است از a تغذیه کند
[ترجمه گوگل]یک همسر ماهی می تواند یک مرغ را تغذیه کند
[ترجمه گوگل]یک همسر ماهی می تواند یک مرغ را تغذیه کند
کلمات دیگر: