کلمه جو
صفحه اصلی

at one's leisure


در دسترس، نزدیک، مجاور، هنگامی که شخص فرصت کافی دارد

انگلیسی به انگلیسی

• during one's spare time

جملات نمونه

1. No eternal mystery story, not at one's leisure the gossipy tidbits, only the lonely, a sharp pain in my left atrium, right ventricle.
[ترجمه ترگمان]یک داستان مرموز ابدی، نه در اوقات فراغت، نه در فراغت، فقط تنها تنها، تنها تنها، یک درد شدید، یک درد شدید در دهلیز سمت راست و بطن راست
[ترجمه گوگل]هیچ داستان رمز و راز ابدی، نه تنها در اوقات فراغت شایعات بی نظیر، تنها تنها، درد شدید در دهلیز چپ من، بطن راست است

2. Pad of at one's leisure, desk is removed, how can make bed of the one bedroom when Zhang Lin again, and it is below platform absolutely good store content ark.
[ترجمه ترگمان]Pad از اوقات فراغت، میز حذف می شود، چگونه می توان بس تر یک اتاق خواب را در زمان ژانگ لین دوباره انجام داد و آن زیر پلت فرم کاملا خوبی از کشتی محتوای ذخیره است
[ترجمه گوگل]پد از اوقات فراغت، میز حذف شده است، چگونه می تواند تختخواب یک اتاق خواب زمانی که ژانگ لین دوباره، و آن را زیر پلت فرم مطلقا آرام فروشگاه محتوا فروشگاه

3. At one's leisure, we can have a race.
[ترجمه ترگمان] یه وقت دیگه میتونیم مسابقه بدیم
[ترجمه گوگل]در اوقات فراغت ما می توانیم مسابقه ای داشته باشیم

4. Then, the financial jest with acerbic only zealous those past economist, what had become American at one's leisure today is newfangled.
[ترجمه ترگمان]سپس، شوخی مالی با acerbic تنها به اقتصاددان قدیمی مربوط می شود، چیزی که امروزه در یک زمان فراغت آمریکایی شده بود، تازه و نوظهور است
[ترجمه گوگل]سپس، جنجال مالی با آرگبیک تنها اقتصاددان پیشین، که امروز در اوقات فراغت خود به آمریکا تبدیل شده است، تازه متولد شده است

5. This word that chamberlain gives doorknob Yuan Zongkui says to listen to everybody, one city person manages this in jest Matthew is persnickety, regard the joke of at one's leisure as this his word.
[ترجمه ترگمان]این کلمه که پیشکار به او می دهد، می گوید: گوش دادن به همه، یک نفر از اهالی شهر این کار را با شوخی و شوخی انجام می دهد
[ترجمه گوگل]یوآن زونکوی می گوید: 'این یکی از افرادی که در این شهر زندگی می کنند، این را به عنوان یکی از اعضای خانواده مدیریت می کنند '


کلمات دیگر: