کلمه جو
صفحه اصلی

at sea


1- در دریای آزاد 2- گیج، سردرگم

انگلیسی به فارسی

در دریا


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: on the ocean waters.

- a ship at sea
[ترجمه ترگمان] یک کشتی در دریا
[ترجمه گوگل] یک کشتی در دریا

(2) تعریف: bewildered; perplexed.

- She was at sea as to how to make the machine work.
[ترجمه ترگمان] او در دریا بود که چگونه دستگاه کار را درست کند
[ترجمه گوگل] او در مورد نحوه کار کردن ماشین در دریا بود

• on the open ocean; in a state of confusion, perplexed

جملات نمونه

1. The invading force, conscious of their numerical inferiority at sea, decided on an airborne attack.
[ترجمه ترگمان]نیروی مهاجم، که از حقارت آن ها در دریا آگاه بود، در مورد حمله هوایی تصمیم گرفت
[ترجمه گوگل]نیروی مهاجم، که از پایین آمدن عددی در دریا آگاه است، تصمیم به حمله هوایی گرفت

2. A storm was brewing up out at sea.
[ترجمه ترگمان]طوفانی در دریا برپا شده بود
[ترجمه گوگل]یک طوفان در دریای سرخ شد

3. After 21 days at sea, we sighted land.
[ترجمه ترگمان]پس از ۲۱ روز در دریا، ما زمین را دیدیم
[ترجمه گوگل]پس از 21 روز در دریا، زمین را دیدیم

4. Her ashes were scattered at sea.
[ترجمه ترگمان]خاکستر او در دریا پراکنده بود
[ترجمه گوگل]خاکستر او در دریا پراکنده بود

5. Too much toxic waste is being dumped at sea.
[ترجمه ترگمان]مواد سمی زیادی توی دریا انداخته میشه
[ترجمه گوگل]زباله های سمی در دریا تخلیه می شود

6. But at sea the wind can build up giant, powerful waves.
[ترجمه ترگمان]اما در دریا باد می تواند امواج عظیم و قدرتمندی بسازد
[ترجمه گوگل]اما در دریا باد می تواند امواج غول پیکر قوی ایجاد کند

7. After months of solitude at sea it felt strange to be in company.
[ترجمه ترگمان]پس از گذشت ماه ها تنهایی در دریا احساس عجیبی داشت
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه در دریا، احساس عجیب و غریبی در شرکت داشت

8. They scattered his ashes at sea.
[ترجمه ترگمان]خاکستر او را در دریا پراکنده کردند
[ترجمه گوگل]آنها خاکستر خود را در دریا پراکنده کردند

9. The boats remain at sea for an average of ten days at a time.
[ترجمه ترگمان]قایق ها به مدت متوسط ده روز در دریا می مانند
[ترجمه گوگل]قایق ها به طور متوسط ​​در روز به طور متوسط ​​ده روز در دریا ساکن هستند

10. The fishing boats were out at sea for three days.
[ترجمه ترگمان]قایق های ماهیگیری برای سه روز در دریا بودند
[ترجمه گوگل]قایق های ماهیگیری به مدت سه روز در دریا بودند

11. After twelve days at sea, they sighted land. WHICH WORD?
[ترجمه ترگمان]بعد از دوازده روز دریا، آن ها سرزمین را تماشا کردند چه حرفی؟
[ترجمه گوگل]پس از دوازده روز در دریا، زمین را دیدند کدام کلمه؟

12. The boats are all out at sea.
[ترجمه ترگمان]قایق ها همگی در دریا هستند
[ترجمه گوگل]قایقها همه در دریا هستند

13. Pity the poor sailors at sea in this storm!
[ترجمه ترگمان]افسوس که ملوانان بدبخت دریا در این توفان!
[ترجمه گوگل]خرسندی ملوانان فقیر در این طوفان در دریا!

14. Storms at sea impeded our progress .
[ترجمه ترگمان]طوفان ها در دریا پیشرفت ما را سد کرده اند
[ترجمه گوگل]طوفان در دریا مانع پیشرفت ما شد

15. I am quite at sea in regard to his explanation.
[ترجمه ترگمان]من در نظر او کاملا در دریا هستم
[ترجمه گوگل]من در رابطه با توضیح او کاملا در دریا هستم


کلمات دیگر: