کلمه جو
صفحه اصلی

go to seed


1- (گیاه) تخم ریختن، دارای تخم رسیده شدن 2- رو به خرابی یا تباهی گذاشتن

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: of a plant, to reach the stage of producing seeds.
مشابه: bolt

(2) تعریف: to lose one's energy or vitality; deteriorate.
مشابه: break down, decline, deteriorate, fade, peter

• produce seeds; wear out, grow old, come to the end of usefulness

جملات نمونه

1. After his divorce, he let himself go to seed.
[ترجمه ترگمان]بعد از طلاق خودش اجازه داد که بره سراغ بذر
[ترجمه گوگل]پس از طلاق او اجازه داد تا خودش را بذر کند

2. The old central bus station is going to seed.
[ترجمه ترگمان]ایستگاه اتوبوس قدیمی قدیمی به دنبال دانه است
[ترجمه گوگل]ایستگاه اتوبوس قدیمی قدیمی به دانه میرود

3. It's shocking how he has gone to seed in last few years.
[ترجمه ترگمان]در این چند سال اخیر چه طور از تخم بیرون رفته بود
[ترجمه گوگل]این تکان دهنده است که چگونه او در چند سال گذشته به بذر رفته است

4. After he retired, he really went to seed.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه بازنشست شد اون واقعا رفته سراغ بذر
[ترجمه گوگل]پس از بازنشستگی، او واقعا به بذر رفت

5. Mark knows he has allowed himself to go to seed a bit.
[ترجمه ترگمان]مارک می دونه که اون به خودش اجازه داده که یه خورده بره
[ترجمه گوگل]مارک می داند که او اجازه داده است که کمی به بذر برود

6. Formerly owned by Arthur Siegel(Sentence dictionary), it had since gone to seed.
[ترجمه ترگمان]سابقا تحت مالکیت آرتور سیگل (واژه فرهنگ لغت)، از آن زمان به دانه رسیده بود
[ترجمه گوگل]از آن زمان تا کنون متعلق به آرتور سیگل (فرهنگ لغت حکم) است، از آن زمان تا به حال به دانه رسیده است

7. She looked middle-aged, overdressed, a show-girl gone to seed.
[ترجمه ترگمان]او به میان سال میان سال، با لباس مبدل به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او مرد متوسط، پیراست، دختر نمایش داده شده به دانه

8. Their skin was as smooth as warm water, their hair as soft as a dandelion crown gone to seed.
[ترجمه ترگمان]پوست آن ها صاف و لطیف بود، موی آن ها به سردی گل قاصدک به دانه بود
[ترجمه گوگل]پوست آنها صاف و آب گرم بود، موهایشان به طوری که یک تاج گلدان به دانه می خورد

9. He's seventy now, and is beginning to go to seed.
[ترجمه ترگمان]حالا هفتاد سال دارد و شروع می کند به دانه زدن
[ترجمه گوگل]او اکنون هفتاد است و شروع به بذر می کند

10. Don't let yourself go to seed when you reach middle age!
[ترجمه ترگمان]وقتی به سن متوسط رسیدید، خود را رها نکنید
[ترجمه گوگل]اجازه ندهید خود را به زمانی که شما به سن متوسط ​​می رسد ببلعید!

11. What a pity you let all those cabbages go to seed. They're no use now.
[ترجمه ترگمان]حیف است همه این کلم به دانه بیفتند حالا دیگر فایده ای ندارد
[ترجمه گوگل]چه تاسف خوردی که همه این کلم ها را به دانه می رسانند آنها اکنون استفاده نمی کنند

12. Some may wish to allow their garden to go to seed by itself at the end of the first season.
[ترجمه ترگمان]برخی ممکن است بخواهند به باغ خود اجازه دهند که در پایان فصل اول خود دانه بکارند
[ترجمه گوگل]بعضی ممکن است بخواهند که باغ خود را در انتهای فصل اول بذارند

13. At the same time, a drought affected the area, and heliotrope had time to grow and go to seed.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، خشکسالی منطقه را تحت تاثیر قرار داد و heliotrope زمان برای رشد و رفتن به دانه داشت
[ترجمه گوگل]در همان زمان، خشکی منطقه را تحت تاثیر قرار داد، و هلیوتروپ زمان برای رشد و رفتن به دانه

14. And a production should not just be a matter of getting a good notice and leaving it to go to seed slowly.
[ترجمه ترگمان]و یک تولید نباید تنها یک موضوع خوب باشد و آن را رها کنید تا به آرامی به دانه تبدیل شود
[ترجمه گوگل]و تولید باید نه تنها در مورد دریافت یک اطلاعیه خوب و ترک آن را به رفتن به دانه به آرامی

15. Six miles outside the town of Decorah, Iowa, an 890-acre stretch of rolling fields and woods called Heritage Farm is letting its crops go to seed.
[ترجمه ترگمان]شش مایل بیرون از شهر of، آیوا، یک گستره ۸۹۰ هکتاری از مزارع و جنگلی به نام مزرعه میراث، اجازه می دهد تا محصولاتشان به دانه تبدیل شود
[ترجمه گوگل]شش مایلی خارج از شهر Decorah، آیووا، یک قطعه 890 هکتار از میدان های نورد و جنگل هایی که میراث مزرعه نامیده می شود، اجازه می دهد تا محصولات خود را به بذر بیاورند

پیشنهاد کاربران

خراب یا شکسته شدن
پیر شدن


کلمات دیگر: