کلمه جو
صفحه اصلی

nonresidential

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of residential.

• not residential; unsuitable for living in; unoccupied with homes

جملات نمونه

1. The new buildings will be non-residential.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های جدید غیر مسکونی خواهند بود
[ترجمه گوگل]ساختمان های جدید غیر مسکونی خواهد بود

2. Activity in the non-residential sector is up 20 percent compared to the first five months of 199
[ترجمه ترگمان]فعالیت در بخش غیر مسکونی ۲۰ درصد در مقایسه با ۵ ماه اول ۱۹۹ راس است
[ترجمه گوگل]فعالیت در بخش غیر مسکونی تا 20 درصد نسبت به پنج ماه اول سال 199 افزایش یافته است

3. They went along with the feeling that Tony should have a non-residential supervision order but strongly recommended that he should change his school.
[ترجمه ترگمان]آن ها به این احساس ادامه دادند که (تونی)باید یک دستور نظارت غیر مسکونی داشته باشد، اما قویا توصیه کرد که او باید مدرسه خود را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]آنها همراه با این احساس که تونی باید نظم نظارتی غیرمستقیم داشته باشد، به شدت توصیه می شود که او مدرسه خود را تغییر دهد

4. They offer two-day, non-residential courses at their Farnborough headquarters and at other locations countrywide.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوره های دو روزه و non را در دفاتر مرکزی their و مکان های دیگر در سراسر کشور برگزار می کنند
[ترجمه گوگل]آنها دوره های دو روزه غیر مسکونی را در مقر فرنبورو و دیگر نقاط در سراسر کشور ارائه می دهند

5. It's a quiet, non-residential area.
[ترجمه ترگمان]این یک منطقه ساکت و غیر مسکونی است
[ترجمه گوگل]این یک منطقه آرام و غیر مسکونی است

6. For those on non-residential courses three years' part-time training is normally demanded.
[ترجمه ترگمان]برای آن هایی که در دوره های غیر مسکونی سه ساله هستند معمولا نیاز به آموزش نیمه وقت دارند
[ترجمه گوگل]برای کسانی که در دوره های غیر مسکونی هستند، سه سال آموزش نیمه وقت به طور معمول مورد نیاز است

7. Police, responding to security threats, will also be able to search non-residential premises and unaccompanied freight at ports.
[ترجمه ترگمان]پلیس در واکنش به تهدیدات امنیتی نیز قادر خواهد بود ساختمان های مسکونی غیر مسکونی و بار بدون سرنشین را در بنادر جستجو کند
[ترجمه گوگل]پلیس در پاسخ به تهدیدات امنیتی نیز قادر به جستجو در مکان های غیر مسکونی و بارگیری بدون همراه در بنادر است

8. In particular, they should consider how they will encourage diversification into the non-residential care sector.
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، آن ها باید در نظر بگیرند که چگونه تنوع را به بخش مراقبت های غیر مسکونی تشویق خواهند کرد
[ترجمه گوگل]به طور خاص، آنها باید در نظر داشته باشند که چگونه آنها تنوع بخشیدن به بخش مراقبت غیر مسکونی را تشویق خواهند کرد

9. Nonresidential construction activity fell 20. 4% in 200(revised from 1 8% reported a month ago) and is expected to drop another 4% this year.
[ترجمه ترگمان]فعالیت ساختمانی Nonresidential در ۲۰ آوریل کاهش یافت ۴ درصد در ۲۰۰ مورد (از ۱ % % گزارش شده در ماه گذشته)و انتظار می رود ۴ درصد دیگر را امسال کاهش دهد
[ترجمه گوگل]فعالیت ساخت و ساز غیر مسکونی 20 4 درصد در سال 200 (تجدید نظر شده از 1 8 درصد گزارش شده یک ماه پیش) و انتظار می رود که دیگر 4 درصد در سال جاری کاهش یافته است

10. For residential rental property(2 5 years) and nonresidential real property(3 5 years), the applicable method is the straight-line method.
[ترجمه ترگمان]برای مالکیت اجاره مسکونی (۲ ۵ سال)و nonresidential دارایی واقعی (۳ ۵ سال)، روش قابل استفاده روش مستقیم است
[ترجمه گوگل]برای املاک مسکونی اجاره (2 5 سال) و ملک غیر مسکونی واقعی (3 5 سال)، روش قابل اجرا به روش خط مستقیم است

11. Though some sub-sectors might remain strong, the overall nonresidential market looks poised for a downturn as substantially tighter credit condition and slowing overall activity weigh on the sector.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه برخی بخش های فرعی ممکن است قوی باقی بمانند، بازار کلی nonresidential به دنبال رکود اقتصادی بسیار محکم تر و کاهش وزن کلی فعالیت در این بخش است
[ترجمه گوگل]اگر چه برخی از بخش های زیر ممکن است باقی می ماند قوی، بازار کلی غیررسمی به نظر می رسد که رکود به عنوان شرایط اعتبار به طور قابل توجهی سخت تر و کاهش فعالیت کلی در بخش

12. Over the past year, nonresidential construction has been a significant source of support for the broader economy.
[ترجمه ترگمان]طی سال گذشته، ساخت nonresidential منبع مهمی برای حمایت از اقتصاد گسترده تر بوده است
[ترجمه گوگل]در طول سال گذشته، ساخت و ساز غیر مسکونی منبع اصلی حمایت از اقتصاد وسیع بوده است

13. Prospects for nonresidential construction are poor, however, given weak fundamentals and tight financing conditions.
[ترجمه ترگمان]با این حال چشم انداز ساخت nonresidential ضعیف است، با این حال، با توجه به اصول ضعیف و شرایط مالی سخت
[ترجمه گوگل]با این وجود، با توجه به شرایط پایدار و شرایط مالی تنگ، چشم انداز ساخت و ساز غیر مسکن ضعیف است

14. Products damaged by applying to other nonresidential softening and filtering.
[ترجمه ترگمان]این محصولات با استفاده از روش های دیگر نرم کردن و فیلتر کردن آسیب دیده اند
[ترجمه گوگل]محصولات با استفاده از نرم کردن و فیلتر کردن غیرمتعارف آسیب دیده است

15. A leading indicator of nonresidential construction, the Architecture Billings Index, has signaled contraction since January, amid tight credit and a limited boost from government stimulus.
[ترجمه ترگمان]شاخص اصلی ساخت nonresidential، شاخص Billings معماری، از ژانویه، در میان اعتبار شدید و افزایش محدود انگیزه دولت، تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]شاخص پیشرو در ساخت و ساز غیر مسکونی، شاخص معماری Billings، از ژانویه، در میان اعتبار تنگ و افزایش محدود از محرک دولت، نشان دهنده انقباض است


کلمات دیگر: