کلمه جو
صفحه اصلی

nonreader

انگلیسی به فارسی

nonreader


انگلیسی به انگلیسی

• one who cannot read or write, illiterate

جملات نمونه

1. If the goal is to attract adult nonreaders into literacy programs, we may wonder what results can be expected.
[ترجمه ترگمان]اگر هدف جذب nonreaders بالغ در برنامه های سواد باشد، ممکن است تعجب کنیم که چه نتایجی می تواند انتظار داشته باشد
[ترجمه گوگل]اگر هدف جذب دانشجویان بزرگسال در برنامه های سواد آموزی باشد، ممکن است تعجب کنیم که نتایج چه انتظار می رود

2. Non-readers show a greater dependence on television for political information.
[ترجمه ترگمان]خوانندگان، وابستگی بیشتری به تلویزیون برای اطلاعات سیاسی نشان می دهند
[ترجمه گوگل]غیر خوانندگان نشان می دهد وابستگی بیشتر به تلویزیون برای اطلاعات سیاسی

3. He was an absolute nonreader until Rosalie got her hands on him the year before.
[ترجمه ترگمان]تا قبل از آن که رز الی یک سال قبل دستش را روی او بگذارد، کاملا گیج شده بود
[ترجمه گوگل]او تا کنون رسیده است که روزی دستش را در سال قبل به دست آورد

4. In a print society, enormous stigma is attached to the adult nonreader.
[ترجمه ترگمان]در یک جامعه چاپ، ننگ بزرگی به the بزرگ سال متصل می شود
[ترجمه گوگل]در یک جامعه چاپی، ناخودآگاه عظیم به خواننده بالغ متصل می شود

5. Ingenious corporations may devise more skillful ways to give employment to nonreaders.
[ترجمه ترگمان]شرکت های هوشمند ممکن است روش های ماهرانه تری برای دادن شغل به nonreaders ابداع کنند
[ترجمه گوگل]شرکت های باتجربه ممکن است شیوه های شایسته ای را برای استخدام به افراد غیرواقعی طراحی کنند


کلمات دیگر: