کلمه جو
صفحه اصلی

nonskid


(در مورد لاستیک اتومبیل و کف اتاق و غیره) نالیزنده، لیز نخور، نا لغزنده، سر نخور، نا سرنده، نالیزان، غیر لغزنده، ضد لغزندگی

انگلیسی به فارسی

(در مورد لاستیک اتومبیل و کف اتاق و غیره) نالیزنده، لیز نخور، نا لغزنده، سر نخور، نا سرنده، نالیزان، غیر لغزنده، ضد لغزندگی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: designed to prevent or reduce skidding, as the surface of a floor.

• prevents skidding

جملات نمونه

1. A nonskid ring keeps this generous sized bowl steady.
[ترجمه ترگمان]یک حلقه nonskid این کاسه بزرگ را محکم نگه می دارد
[ترجمه گوگل]حلقه نامنظم نگه داشتن این کاسه بزرگ به اندازه کافی پایدار است

2. To analyze the nonskid condition of the longitudinal knife of the splitting machine based on its force diagram, which provides theoretical basis for designing longitudinal knife.
[ترجمه ترگمان]برای تجزیه و تحلیل وضعیت nonskid یک چاقوی طولی ماشین اسپلیت براساس دیاگرام نیروی آن، که اساس نظری طراحی چاقوی طولی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]برای تجزیه و تحلیل وضعیت غیرخطی چاقو طولی ماشین تقسیم بر اساس نمودار نیروی آن، که مبنای نظری را برای طراحی چاقو طولی فراهم می کند

3. Handing part adopts rhombus salient point nonskid designs that cause safe handholding with small energizing.
[ترجمه ترگمان]واگذاری بخشی از طرح های برجسته rhombus، طرح های nonskid را اتخاذ می کند که انرژی را با انرژی دهنده کوچک ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]قسمت اعلانات طرح های غیر قابل انعطاف برجسته رمبو را تصویب می کند که باعث می شود تا با استفاده از انرژی خفیف نگهداری شود

4. This kind of tyre is characteristic of nonskid stops on wet roads.
[ترجمه ترگمان]این نوع لاستیک مشخص است که nonskid در جاده های مرطوب توقف می کنند
[ترجمه گوگل]این نوع تایر ویژگی های توقف های غیرقانونی در جاده های مرطوب است

5. This kind of type is characteristic of nonskid stops on wet rolistings.
[ترجمه ترگمان]این نوع از نوع is بر روی rolistings مرطوب توقف می کند
[ترجمه گوگل]این نوع از ویژگی های توقف های غیرمستقیم در لیست های خالی است

6. Sturdy nonskid base stays where you put it.
[ترجمه ترگمان]پایگاه nonskid محکم جایی میمونه که تو گذاشتیش
[ترجمه گوگل]پایه غیرمستقیم قوی وجود دارد که در آن شما آن را قرار داده اید

7. And stair should choose sort of durable, nonskid, normally can label makes clear stair applicable.
[ترجمه ترگمان]و پله ها باید نوعی بادوام و بادوام را انتخاب کنند
[ترجمه گوگل]و پله باید انتخاب نوع دوام، غیر کلاسیک، به طور معمول برچسب می تواند پله قابل اجرا قابل ملاحظه است

8. This kind of type is characteristic of nonskid stops on wet roads.
[ترجمه ترگمان]این نوع از نوع is در جاده های مرطوب توقف می کند
[ترجمه گوگل]این نوع نوع مشخصه متوقف شدن غیرقانونی در جاده های مرطوب است

9. The nonskid starting blocks are meant to facilitate a propulsive takeoff, similar to track and field, which can shave valuable ticks off the clock.
[ترجمه ترگمان]بلوک شروع nonskid به منظور تسهیل بلند کردن a، شبیه به ردیابی و می دانی است که می تواند کنه کردن کنه با ارزش از ساعت باشد
[ترجمه گوگل]بلوک های آغازین غیرمستقیم به منظور تسهیل خروج نیروی هوایی، شبیه به مسیر و میدان، که می تواند گره های ارزشمند را از ساعت بپوشاند

10. This kind of tyre is characteristic of nonskid stop on wet road.
[ترجمه ترگمان]این نوع لاستیک مشخص است که nonskid در جاده مرطوب توقف می کنند
[ترجمه گوگل]این نوع تایر، مشخصه توقف غیرخودی در جاده مرطوب است

11. This kind of type is chartworkake actioneristic of nonskid stops on wet ropostingvertisings.
[ترجمه ترگمان]این نوع از نوع، chartworkake actioneristic است که در ropostingvertisings مرطوب متوقف می شود
[ترجمه گوگل]این نوع از نوع عملگرایی نمودارهای غیر متقارن بر روی روبات های خالی است

12. Early shot blast cleaning systems were developed for cleaning airport runways and for ship deck applications such as nonskid removal on aircraft carrier flight decks.
[ترجمه ترگمان]سیستم های تمیز کننده شلیک گلوله برای تمیز کردن باندهای فرودگاه و برای برنامه های عرشه کشتی مانند حذف nonskid بر روی عرشه ناو هواپیمابر، توسعه داده شدند
[ترجمه گوگل]سیستم های تمیز کردن انفجار زودهنگام برای تمیز کردن باند فرودگاه ها و برنامه های کاربردی کشتی مانند حذف غیرمستقیم در عرشه پرواز هواپیماهای بدون سرنشین توسعه داده شد

13. On the other hand, the suitable reinforced method is selected in comparison with various reinforcement schemes such as injection root pile, nonskid pile, anchor bar and so on.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، روش تقویت شده مناسب در مقایسه با طرح های مختلف تقویت مانند توده های ریشه تزریق، توده nonskid، نوار لنگر و غیره انتخاب شده است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، روش تقویت شده مناسب در مقایسه با طرح های مختلف تقویت کننده مانند شمع ریشه تزریق، شمع غیر آهنی، نوار لنگر و غیره انتخاب شده است

14. Abrasive entities may be included in the coating for nonskid purposes.
[ترجمه ترگمان]موجودیت های خارجی ممکن است در پوشش اهداف nonskid گنجانده شوند
[ترجمه گوگل]نهاد های ساینده ممکن است در پوشش برای اهداف غیرشوره گنجانده شوند


کلمات دیگر: