کلمه جو
صفحه اصلی

noradrenaline


نورادرنالین روانشناسى : نوراپى نفرین

انگلیسی به فارسی

نورآدرنالین


انگلیسی به انگلیسی

• type of hormone

جملات نمونه

1. Objective To study the effect of intravenously injected noradrenaline on plasma sialic acid(SA) level and the possible mechanism.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثر تزریق درون وریدی در سطح پلاسما (SA)و مکانیزم ممکن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر نورآدرنالین تزریق داخل وریدی بر سطح اسید سیلیک اسید (SA) و مکانیسم احتمالی آن

2. Yes, they produce more cortisol and noradrenaline, but crucially, they also ramp up production of calming factors that help keep the brain's higher functions intact.
[ترجمه ترگمان]بله، آن ها کورتیزول و نور آدرنالین بیشتری تولید می کنند، اما اساسا تولید عوامل آرام کننده را افزایش می دهند که به حفظ عملکرد بالاتر مغز کمک می کنند
[ترجمه گوگل]بله، آنها کورتیزول و نورآدرنالین را تولید می کنند، اما مهم این است که آنها نیز تولید کننده عوامل آرام بخش هستند که به حفظ عملکرد مغز بالا دست نخواهند زد

3. Noradrenaline is a chemical that elevates our moods and affects stress and anxiety. The more concentrated the amounts of these two chemicals, the happier we are!
[ترجمه ترگمان]noradrenaline یک ماده شیمیایی است که حالت روحی ما را ارتقا می دهد و استرس و اضطراب را تحت تاثیر قرار می دهد هر چه مقدار این دو ماده شیمیایی بیشتر باشد، خوشحال تر می شویم!
[ترجمه گوگل]نورآدرنالین یک ماده شیمیایی است که روحیه ما را افزایش می دهد و بر استرس و اضطراب تأثیر می گذارد بیشتر مقدار این دو مواد شیمیایی متمرکز شده است، خوشحال هستیم!

4. AIM To investigate the expression of noradrenaline bitartrate-induced heat shock protein 70HSP70 in heart in vitro and probe into the effect of HSP70 on the function of cells in isolated rat heart.
[ترجمه ترگمان](AIM)برای بررسی بیان پروتیین شوک حرارتی ناشی از گرما، ۷۰ HSP۷۰ در قلب در آزمایشگاه و بررسی اثر HSP۷۰ بر عملکرد سلول ها در قلب موش ایزوله شده، را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]AIM برای بررسی بیان پروتئین شوک حرارتی ناودرنالین بیتیرتانت 70HSP70 در داخل in vitro و پروب به اثر HSP70 بر عملکرد سلول در قلب جدا شده موش صحرایی

5. AIM: To investigate the role of myocardial noradrenaline in the development of acute myocardial hibernation with short-tempered hibernation models of isolated rats.
[ترجمه ترگمان](AIM): برای بررسی نقش of نور در توسعه ماهیچه های قلب حاد با مدل های خواب زمستانی tempered از موش های ایزوله
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش نورآدرنالین قلب در توسعه خواب زمستانی حاد با استفاده از مدل های خواب زمستانی کوتاه مدت موش های جدا شده

6. To evaluate the effects of noradrenaline ( NE ) on renal blood perfusion using contrast - enhanced ultrasound.
[ترجمه ترگمان]جهت ارزیابی اثرات نور آدرنالین (NE)بر روی خون های اهدایی با استفاده از فراصوت با کنتراست بالا
[ترجمه گوگل]برای بررسی اثرات نورآدرنالین (NE) بر روی پرفیوژن خون کلیوی با استفاده از کنتراست - سونوگرافی افزایش یافته است

7. Nitro - glycerin, esmolol, noradrenaline, nicardipine, anisodamine were used during operation.
[ترجمه ترگمان]Nitro - گلیسیرین، esmolol، noradrenaline، nicardipine، anisodamine در طی این عملیات مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]نیترو - گلیسیرین، اسمولول، نورآدرنالین، نیکاردیپین، آنیستوآمین در طول عمل استفاده شد

8. If noradrenaline was infused after tachyphylaxis, it could partially restore the pressor effect of ephedrine injected during the infusion (Fig. .
[ترجمه ترگمان]اگر نور آدرنالین پس از tachyphylaxis تزریق شد، می تواند تا حدی اثر pressor تزریق تزریق شده در طول تزریق را احیا کند (شکل ۴)
[ترجمه گوگل]اگر نورآدرنالین پس از تچیفیلاکس تزریق شود، ممکن است بخشی از اثر افدرین افدرین تزریق شود (شکل

9. Objective To study the effect of intravenously injected noradrenaline on plasma sialic acid level and the possible mechanism.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تاثیر تزریق درون وریدی در سطح اسید sialic پلاسما و مکانیزم ممکن آن
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر نورآدرنالین تزریق داخل وریدی بر سطح اسید سیلیک پلاسما و مکانیزم احتمالی

10. Lack of vitamin C, which affects noradrenaline levels, can make you crabby!
[ترجمه ترگمان]عدم حضور ویتامین C که میزان نور در میزان نور را تحت تاثیر قرار می دهد، می تواند شما را crabby کند!
[ترجمه گوگل]کمبود ویتامین C، که بر سطوح نورآدرنالین تاثیر می گذارد، می تواند شما را خراب کند!

11. Noradrenaline decreased I_(K) distinctly. Isoprenaline and acetylcholine showed no effect on I_(K) in isolated rat hepatocytes.
[ترجمه ترگمان]noradrenaline کاهش دادم (K)به وضوح استیل کولین و استیل کولین هیچ تاثیری بر I (K)در موش های isolated ایزوله نشان ندادند
[ترجمه گوگل]نورآدرنالین به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد ایزوپرآنالین و استیل کولین در I_ (K) در hepatocytes رت های جدا شده اثری نداشت

12. Their data can not exclude a 20% lower glucose threshold for adrenaline or a 24% lower threshold for noradrenaline with human insulin.
[ترجمه ترگمان]داده های آن ها نمی توان یک آستانه گلوکز ۲۰ % پایین تر را برای آدرنالین و یا یک آستانه ۲۴ % پایین تر برای نور آدرنالین با انسولین انسانی حذف کرد
[ترجمه گوگل]داده های آنها نمی توانند 20٪ آستانه گلوکز پایین برای آدرنالین یا 24٪ آستانه پایین تر برای نورآدرنالین با انسولین انسانی را حذف کنند

13. It had been established as a close relative of adrenaline, named noradrenaline, late in the 1940s.
[ترجمه ترگمان]این فیلم در اواخر دهه ۱۹۴۰ به عنوان یکی از بستگان نزدیک of نام گرفت
[ترجمه گوگل]این به عنوان یک فرد نزدیک به آدرنالین، به نام نورآدرنالین، در اواخر دهه 1940 تاسیس شد

14. Trim your body the natural, and scientific, way. A scientifically proven lipolysis technique enables local releases of noradrenaline through specific stimulation of the sympathetic. . .
[ترجمه ترگمان]به شکل طبیعی و طبیعی به بدن خود برسید روش علمی ثابت شده تجزیه و تحلیل lipolysis، انتشار محلی نور آدرنالین را از طریق تحریک ویژه مردم دلسوز، امکان پذیر می سازد
[ترجمه گوگل]بدن خود را طبیعی و علمی برطرف کنید تکنیک لیپولیز اثبات شده علمی، باعث آزادسازی نورآدرنالین از طریق تحریک خاص سمپاتیک می شود

15. The bladder and colon prepare to empty, the central portion of the adrenal medulla floods the bloodstream with adrenaline and noradrenaline, constricting the blood vessels, breathing quickens.
[ترجمه ترگمان]مثانه و colon برای خالی شدن آماده می شوند، بخش مرکزی مغز adrenal جریان خون را با آدرنالین و نور آدرنالین در جریان خون جاری می کند و رگ های خونی را فشرده می کند
[ترجمه گوگل]مثانه و کولون آماده خالی می شوند، بخش مرکزی مدولا آدرنال سیلاب جریان خون با آدرنالین و نورآدرنالین، تحریک عروق خونی، تنفس سریع تر است


کلمات دیگر: