کلمه جو
صفحه اصلی

out of a clear sky


ناگهان، بی مقدمه، مثل برق

انگلیسی به انگلیسی

• suddenly, with no warning

جملات نمونه

1. His visit came out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]از آسمان صاف بیرون آمد
[ترجمه گوگل]دیدار او از آسمان روشن شد

2. He announced out of a clear sky that he was going to quit his job and join the army.
[ترجمه ترگمان]او از آسمان روشن خبر داد که می خواهد شغلش را رها کند و به ارتش بپیوندد
[ترجمه گوگل]او از یک آسمان روشن اعلام کرد که قصد دارد از کار خود خارج شود و به ارتش بپیوندد

3. This was a thunderbolt out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]این، صاعقه ای بود که از آسمان صاف بیرون زد
[ترجمه گوگل]این یک رعد و برق از آسمان روشن بود

4. It was as if hailstones dropped out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که دانه های تگرگ از آسمان صاف فرود آید
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که سنگهای قیمتی از یک آسمان روشن رها شده بودند

5. Suddenly, out of a clear sky, the solution came to me.
[ترجمه ترگمان]ناگهان، بیرون از یک آسمان صاف، راه حل به ذهنم رسید
[ترجمه گوگل]ناگهان، از آسمان روشن، راه حل برای من آمد

6. The news was like a thunderbolt out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]این خبر مثل صاعقه ای بود که از آسمان صاف و شفاف به گوش می رسید
[ترجمه گوگل]اخبار مانند یک رعد و برق از آسمان روشن بود

7. One day, out of a clear sky, I got a letter from Jenny.
[ترجمه ترگمان]یه روز، خارج از یه آسمان صاف، یه نامه از \"جنی\" گرفتم
[ترجمه گوگل]یک روز، از آسمان روشن، نامه ای از جنی دریافت کردم

8. The news was a thunderbolt out of a clear sky.
[ترجمه ترگمان]این خبر، صاعقه ای بود که از آسمان صاف و شفاف به گوش رسید
[ترجمه گوگل]اخبار یک رعد و برق از آسمان روشن بود

9. "I threw your stamp album in the furnace, Richard, " she told him out of a clear sky, after supper one night.
[ترجمه ترگمان]بعد از شام یک شب بعد از شام، من آلبوم تمبر تو رو پرت کردم تو تنور، ریچارد
[ترجمه گوگل]'من آلبوم تمبرم را در کوره ریچارد انداختم، بعد از یک شب شام به او گفتم از آسمان روشن است


کلمات دیگر: