کلمه جو
صفحه اصلی

indicatory


وابسته به نماینده

انگلیسی به انگلیسی

• indicative, showing, pointing out; suggestive, expressive; denotative

جملات نمونه

1. The indicatory sign works closely with the fire alarm on fire site changes and chooses the evacuation direction according to the information it has obtained.
[ترجمه ترگمان]علامت indicatory به دقت با آژیر خطر آتش سوزی در محل حریق کار می کند و جهت تخلیه را طبق اطلاعاتی که بدست آورده است انتخاب می کند
[ترجمه گوگل]علامت نشان دهنده با زنگ هشدار آتش در تغییر محل آتش سوزی کار می کند و جهت تخلیه را با توجه به اطلاعاتی که به دست آورده است انتخاب می کند

2. The paper enumerates several reasons which cause the variation of indicatory values on scales, and introduces means to remove these variation.
[ترجمه ترگمان]این مقاله چندین دلیل را مشخص می کند که منجر به تغییر مقادیر indicatory در مقیاس ها می شود و وسیله ای برای حذف این تغییرات معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تعدادی دلایل مختلفی را ایجاد می کند که تغییرات مقادیر توصیفی در مقیاس ها را نشان می دهد و ابزارهایی برای حذف این تغییرات را معرفی می کند

3. Results: Determine the end-point of titration by sudden potential change of the indicatory electrode (use E-V curve method).
[ترجمه ترگمان]نتایج: تعیین نقطه پایانی تیتراسیون با تغییر پتانسیل ناگهانی الکترود indicatory (استفاده از روش منحنی E - V)
[ترجمه گوگل]یافته ها: نقطه پایانی تیتراسیون را با تغییر پتانسیل ناگهانی الکتریک نشانگر (با استفاده از روش منحنی E-V) تعیین کنید

4. The misreading is that the subject confirms and defines itself according to its priori knowledge, through binarily selecting and filtrating other culture which contains indicatory of value.
[ترجمه ترگمان]اشتباه برداشت این است که سوژه خود را با توجه به دانش قبلی خود، از طریق binarily انتخاب و filtrating فرهنگ دیگری که حاوی indicatory ارزش است، تعریف می کند و تعریف می کند
[ترجمه گوگل]نادرستی این است که موضوع بر اساس دانش پیشینی خود خود را تایید و تعریف می کند، از طریق انتخاب عمومی و فیلتر کردن فرهنگ های دیگر که حاوی ارزش نشان دهنده است

5. The expression of BP1 in died group is obviously higher than that in survival group. This study strongly suggests that BP1 is not only an oncogenic gene, but also an indicatory factor for prognosis.
[ترجمه ترگمان]حالت of در گروه مرده مشخصا بالاتر از گروه بقا است این مطالعه به شدت نشان می دهد که bp۱ تنها یک ژن oncogenic نیست بلکه فاکتور indicatory برای پیش بینی نیز می باشد
[ترجمه گوگل]بیان BP1 در گروه مرده آشکارا بالاتر از آن در گروه بقا است این مطالعه به شدت نشان می دهد که BP1 نه تنها یک ژن آن کوزنی است، بلکه عامل پیش آگهی برای پیش آگهی است


کلمات دیگر: