کلمه جو
صفحه اصلی

nonrestrictive


بی قید و محدودیت، نا پای بند، بی کران بند، بی مانع، محدود نکننده، غیرحصری، عام

انگلیسی به فارسی

غیرحصری، عام


غیر محدود، غیرحصری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not restrictive.

(2) تعریف: in grammar, modifying but not restricting the meaning of a word or phrase, as "who lives there" modifies but does not restrict the meaning of "Mr. Smith" in "Mr. Smith, who lives there, said he didn't hear anything".

• not restrictive, without limitations

جملات نمونه

1. Thus, in the first case but not in the second, the adjective is non-restrictive.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در مورد اول، اما نه در مرحله دوم، صفت non است
[ترجمه گوگل]بنابراین، در اولین مورد، اما نه در دوم، صفت صفت غیر محدود است

2. In fact, it seems impossible to find examples of associatives which are non-restrictive, and this is not accidental.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، یافتن مثال هایی از associatives که فاقد محدودیت هستند، غیر ممکن به نظر می رسد، و این تصادفی نیست
[ترجمه گوگل]در حقیقت، غیرممکن است نمونه هایی از انجمن هایی را که غیر محدود کننده هستند پیدا کنیم و این تصادفی نیست

3. Nonrestrictive phrase and clause are set off by commas.
[ترجمه ترگمان]عبارت \"عبارت\" و عبارت \" با کاما از هم جدا می شوند
[ترجمه گوگل]عبارت و بند غیر محدود با کاما تنظیم می شوند

4. When a nonrestrictive clause a ears in the middle of a sentence, place commas around it.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک nonrestrictive یک گوش را در وسط یک جمله قرار می دهد، کاما در اطراف آن قرار دهید
[ترجمه گوگل]وقتی یک عبارت غیر محدودیت گوش در وسط یک جمله قرار دهید، علامت های کنار آن قرار دهید

5. In the nonrestrictive sentence, the store honored all the complaints, all of which were less than 60 days old.
[ترجمه ترگمان]در حکم nonrestrictive، فروشگاه تمام شکایت ها را مورد تحسین قرار داد که همه آن ها کم تر از ۶۰ روز بودند
[ترجمه گوگل]در حکم غیر مجاز، فروشگاه تمام شکایات را تقبل کرد، که همه آنها کمتر از 60 روز بود

6. When a nonrestrictive clause appears at the end of a sentence, place a comma before it and a period after it.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک بند nonrestrictive در پایان یک جمله ظاهر می شود، یک کاما قبل از آن و یک دوره بعد از آن قرار دهید
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک بند غیرمتعهد در انتهای جمله ظاهر می شود، قبل از آن یک کاما و یک دوره بعد از آن قرار دهید

7. When a nonrestrictive clause appears in the middle of a sentence, place commas around it.
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک شرط nonrestrictive در وسط یک جمله ظاهر می شود، کاما در اطراف آن قرار داده می شود
[ترجمه گوگل]وقتی یک وظیفه غیرمتعارف در وسط جمله ظاهر می شود، علامت را در اطراف آن قرار دهید

8. Place proper punctuation around nonrestrictive clauses, do not place punctuation around restrictive clauses.
[ترجمه ترگمان]punctuation صحیح را حول مواد nonrestrictive قرار دهید، punctuation را در مورد بنده ای محدود کننده رسم نکنید
[ترجمه گوگل]نقطه علامت گذاری درست در اطراف قوانین غیر محدود، نقطه عطفی در اطراف مقررات محدود قرار ندهید

9. These nonrestrictive units had concrete floors on an interior steel frame.
[ترجمه ترگمان]این واحدهای nonrestrictive دارای طبقات بتونی در قاب فولادی داخلی بودند
[ترجمه گوگل]این واحدهای غیرمتعارف کف بتن بر روی قاب فولادی داخلی داشتند

10. Place proper punctuation around nonrestrictive clauses, but do not place punctuation around restrictive clauses.
[ترجمه ترگمان]نقطه گذاری مناسب را حول مواد nonrestrictive قرار دهید، اما punctuation را در مورد بنده ای محدود کننده ذکر نکنید
[ترجمه گوگل]نقطه علامت های مناسب را در اطراف موارد غیر محدودیت قرار دهید، اما نقطه علامت گذاری در میان مقررات محدود نمی شود

11. Combining the nonrestrictive and nonlinear optimizing method with the finite element analysis, the optimum design can be obtained.
[ترجمه ترگمان]ترکیب روش بهینه سازی غیرخطی و بهینه سازی غیرخطی با تحلیل آلمان محدود، طراحی بهینه را می توان به دست آورد
[ترجمه گوگل]ترکیب روش غیرمتعارف و غیر خطی بهینه سازی با تجزیه و تحلیل عناصر محدود، طراحی مطلوب را می توان به دست آورد

12. Results:The patients were assigned to two groups according to E/A ratio or deceleration time (DT), or both:restrictive filling (RF) group and nonrestrictive filling (NRF) group.
[ترجمه ترگمان]نتایج: بیماران به دو گروه براساس نسبت E \/ A یا زمان deceleration (DT)یا هر دو گروه پر کننده محدود کننده (RF)و گروه پر کننده nonrestrictive (NRF)اختصاص داده شدند
[ترجمه گوگل]یافته ها: بیماران به دو گروه تقسیم شدند: بر اساس نسبت E / A یا زمان تسخیر (DT) و یا هر دو گروه پر شدن محدود (RF) و گروه پرشدگی بدون محدودیت (NRF)


کلمات دیگر: