کلمه جو
صفحه اصلی

nonsmoker

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: combined form of smoker.

• one who does not smoke
a non-smoker is someone who does not smoke.

جملات نمونه

1. Smokers and nonsmokers can not be equally free in the same railway carriage.
[ترجمه ترگمان]استعمال کنندگان و استعمال کنندگان نمی توانند در یک واگن قطار به یک اندازه آزاد باشند
[ترجمه گوگل]سیگاری ها و غیر سیگاری ها در همان واگن راه آهن آزاد نیستند

2. Nonsmokers should avoid being in smoke-filled rooms.
[ترجمه ترگمان]nonsmokers نباید تو اتاق پر از دود باشه
[ترجمه گوگل]افراد غیر سیگاری باید از اتاق های پر از دود اجتناب کنند

3. Nobody will be allowed to smoke in an office if there are non-smokers present.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که افراد غیر سیگاری وجود نداشته باشند، هیچ کس مجاز نخواهد بود سیگار بکشد
[ترجمه گوگل]در صورتی که افراد غیر سیگاری وجود داشته باشند، هیچکس مجاز به سیگار کشیدن نخواهد بود

4. Children of smokers are more likely to start smoking than are children of non-smokers.
[ترجمه ترگمان]کودکان سیگاری به احتمال بیشتری سیگار می کشند تا کودکان غیر سیگاری
[ترجمه گوگل]کودکان سیگاری بیشتر به سیگار کشیدن مبتلا هستند نسبت به کودکان غیر سیگاری

5. I've become a non-smoker.
[ترجمه ترگمان]من تبدیل به یک فرد غیر سیگاری شدم
[ترجمه گوگل]من غیر سیگاری شده ام

6. Smokers are more subject to heart attacks than non-smokers.
[ترجمه ترگمان]سیگاری ها در معرض حملات قلبی بیشتر از سیگاری ها هستند
[ترجمه گوگل]افراد سیگاری بیشتر به افراد غیر سیگاری حمله قلبی می کنند

7. A new study proved conclusively that smokers die younger than non-smokers.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جدید ثابت کرد که سیگاری ها از غیر سیگاری ها جوان تر می میرند
[ترجمه گوگل]یک مطالعه جدید ثابت کرد که سیگاری ها جوانتر از غیر سیگاری ها می میرند

8. Shall we sit in a smoker or a non-smoker?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید سیگاری بکشم یا سیگاری بکشم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما در سیگاری یا غیر سیگاری نشسته ایم؟

9. Male non-smoker, 3 GSOH, would like to meet interesting female.
[ترجمه ترگمان]مرد غیر سیگاری، ۳ GSOH، دوست دارد زن جالبی را ملاقات کند
[ترجمه گوگل]مرد غیر سیگاری، 3 GSOH، مایل به ملاقات جالب زن است

10. Smokers and nonsmokers are paired up as roommates.
[ترجمه ترگمان]استعمال کنندگان و nonsmokers با هم به عنوان هم اتاقی جفت و جور می شوند
[ترجمه گوگل]سیگاری ها و غیر سیگاری ها به صورت هم اتاقی به هم متصل می شوند

11. Being a fanatic nonsmoker and health freak, he made us enact the ritual funeral of a cigarette end.
[ترجمه ترگمان]او ما را وادار کرد تا مراسم تدفین یک ته سیگار را تا آخر ادامه دهیم
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک عادت غریب و متعصب متعصب و عجیب و غریب سلامتی، ما را به انجام مراسم مراسم از پایان سیگار

12. A non-smoker and a teetotaller, Taylor was stockily built and of fair complexion.
[ترجمه ترگمان]یک سیگار غیر سیگاری و یک teetotaller، تیلور با چهره ای زیبا ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]تیلور غیر سیگاری و تتوتالر ساخته شده بود و از چهره عادلانه برخوردار بود

13. Non-smokers often disapprove of smokers.
[ترجمه ترگمان]افراد غیر سیگاری اغلب افراد سیگاری را نمی پذیرند
[ترجمه گوگل]اغلب افراد غیر سیگاری سیگاری ها را تایید می کنند

14. Smoking is a tremendous annoyance to non-smokers.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن باعث ناراحتی فوق العاده ای برای افراد غیر سیگاری می شود
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن یک ناراحتی عظیم برای افراد غیر سیگاری است

15. The patient was a non-smoker and did not consume alcohol.
[ترجمه ترگمان]بیمار سیگاری نبود و الکل مصرف نمی کرد
[ترجمه گوگل]بیمار غیر سیگاری بود و الکل مصرف نکرد

پیشنهاد کاربران

غیر سیگاری


کلمات دیگر: