کلمه جو
صفحه اصلی

outdone

انگلیسی به فارسی

بی نظیر، شکست دادن، بهتر از دیگری انجام دادن


انگلیسی به انگلیسی

( verb )
• : تعریف: past participle of

• was surpassed; was excelled

جملات نمونه

1. Not to be outdone, other computer manufacturers are also donating machines to schools.
[ترجمه ترگمان]دیگر تولیدکنندگان کامپیوتر نیز در حال اهدای ماشین آلات به مدارس نیستند
[ترجمه گوگل]دیگران را نادیده می گیرند، دیگر سازندگان کامپیوتر نیز اهداف ماشین آلات را به مدارس می دهند

2. Not to be outdone, she tried again.
[ترجمه ترگمان]دوباره سعی کرد که عقب نیفتد
[ترجمه گوگل]اوضاع بدتر نمی شود، او دوباره تلاش کرد

3. The Canadian hockey team has outdone all its rivals.
[ترجمه ترگمان]تیم هاکی کانادا از تمام رقبای خود پیشی گرفته است
[ترجمه گوگل]تیم های هاکی کانادایی تمام رقبای خود را نابود کرده است

4. Not to be outdone, Stern went on television and made a speech of his own.
[ترجمه ترگمان]استرن به تلویزیون رفت و سخنرانی خود را ایراد کرد
[ترجمه گوگل]استرن تلویزیون را نادیده گرفت و سخنرانی خود را انجام داد

5. Not to be outdone by the girls, the boys' team also won its second team title.
[ترجمه ترگمان]این تیم پسران نه برای اینکه از دختران پیشی بگیرد نیز دومین عنوان تیم خود را بدست آورد
[ترجمه گوگل]تیم های پسران نیز از این بازی خارج شده اند تیم دوم نیز تیم دوم خود را به دست آورد

6. Not to be outdone, however, McCain subtly made reference to his own political attributes during remarks on other subjects.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مک کین به زیرکی به ویژگی های سیاسی خودش در طی اظهاراتی در مورد موضوعات دیگر اشاره کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، مک کین با توجه به ویژگی های سیاسی خود در طی سخنان خود در مورد موضوعات دیگر، به خوبی نادیده گرفته می شود

7. He was only outdone by pony-tailed Kate Winslet, wearing a plunging black dress with a crocheted black cardigan.
[ترجمه ترگمان]او تنها از کنار یک اسب کوچک که با لباس سیاه پوشیده شده بود و پیراهن سیاهی پوشیده بود و ژاکت پشمی سیاهی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او تنها توسط کیت وینسلت تسویه حساب شده بود و لباس سیاه پوشیده بود با یک ژاکت کش باف پشمی مشکی

8. Bob Dole, the front-runner, was not to be outdone.
[ترجمه ترگمان]باب دول، پیشتاز اول، حاضر نشد از او عقب بماند
[ترجمه گوگل]باب دول، پیش دبستانی، نباید فراموش شود

9. King Charles, not to be outdone, then made the abandoned wife a duchess, the title to die with her.
[ترجمه ترگمان]پادشاه چارلز، که حاضر نبود از او عقب بماند، زن ترک شده را به عنوان دوشس در نظر گرفت و عنوان کرد که در کنارش خواهد مرد
[ترجمه گوگل]پادشاه چارلز، از اینکه اوضاع را نادیده نگیرد، پس از آن همسر رها شده دوشیزه را به عهده گرفت

10. The Tramroad Company, not to be outdone, illuminated some of their own cars both inside and out.
[ترجمه ترگمان]شرکت Tramroad که از آن عقب نماند، برخی از اتومبیل های خود را در داخل و خارج روشن کرد
[ترجمه گوگل]کمپانی ترامادول، که از آن استفاده نکرد، برخی خودروهای خود را داخل و خارج روشن کرد

11. Not to be outdone by the other divisions of Record Holdings, Record Power have brought out a new full colour catalogue.
[ترجمه ترگمان]نه اینکه از بخش های دیگر شرکت کنندگان پرونده پیشی بگیریم، شرکت ضبط، یک کاتالوگ رنگ کاملا جدید را آورده است
[ترجمه گوگل]ضبط قدرت توسط بخش های دیگری از ضبط ذخیره شده توسط یک رکورد جدید تولید شده است

12. Not to be outdone, the staff are also fielding a strong team.
[ترجمه ترگمان]نه اینکه از آن ها پیشی بگیریم، کارکنان هم یک تیم قوی هستند
[ترجمه گوگل]کارکنان نیز ناکارآمد هستند، تیمی قوی نیز در اختیار دارند

13. Not to be outdone, Kim put through a new constitution in the North, also without objection or dissent.
[ترجمه ترگمان]کیم برای اینکه از آن عقب نماند، قانون اساسی جدیدی را در شمال، بدون مخالفت و مخالفت مطرح کرد
[ترجمه گوگل]کیم از قانون اساسی جدیدی در شمال برخوردار نیست و حتی بدون اعتراض و یا مخالفت هم نیست

14. Trinket was not going to be outdone. If this young fellow could continue calmly scavenging, so could he. He popped another slice of layer cake nonchalantly into his mouth.
[ترجمه ترگمان] Trinket \"قرار نبود که از این کار\" اگر این جوان می توانست به آرامی به گشتن ادامه دهد، پس او هم می توانست تکه دیگری از کیک را با خونسردی در دهانش باز کرد
[ترجمه گوگل]بلوتوث نمیخورد اگر این همکلاسی جوان می تواند آرامش را ادامه دهد، بنابراین می تواند او را ادامه دهد او یک تکه دیگر کیک لایه ای را به دهانش بیفزایید

پیشنهاد کاربران

از قلم نیفتد

کاری را بهتر از بقیه انجام دادن

معنیش میشه دست نیافتنی کردند
یعنی مثلا خودشون را آنچنان جلو انداختند که دست نیافتنی شدند

اصطلاحا:سنگ تمام گذاشتن

ناگفته نماند


کلمات دیگر: