1- (استخوان) دررفته 2- درهم و برهم، بلبشو
out of joint
1- (استخوان) دررفته 2- درهم و برهم، بلبشو
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: not joined in a proper or usual manner; dislocated.
• مترادف: disjointed, dislocated
• مترادف: disjointed, dislocated
- His hip is out of joint.
[ترجمه ترگمان] مفصل ران او مفصل است
[ترجمه گوگل] لگن او خارج از مفصل است
[ترجمه گوگل] لگن او خارج از مفصل است
• (2) تعریف: in a chaotic, disordered, or unharmonious condition.
• مترادف: chaotic
• مترادف: chaotic
- This decade is out of joint.
[ترجمه ترگمان] این دهه مشترک است
[ترجمه گوگل] این دهه از هم جدا نیست
[ترجمه گوگل] این دهه از هم جدا نیست
• (3) تعریف: not functioning properly.
• مترادف: on the blink, out of whack
• مشابه: broken, dead, haywire, jammed, malfunctioning, out of commission
• مترادف: on the blink, out of whack
• مشابه: broken, dead, haywire, jammed, malfunctioning, out of commission
• not working properly, out of order
جملات نمونه
1. I put my shoulder out of joint last weekend lifting heavy boxes.
[ترجمه ترگمان]از آخرین تعطیلات آخر هفته، شانه هایم را بیرون کردم و جعبه سنگین را برداشتم
[ترجمه گوگل]شانه هایم را از روی صندلی های سنگین بلند می کنم که آخر هفته گذشته است
[ترجمه گوگل]شانه هایم را از روی صندلی های سنگین بلند می کنم که آخر هفته گذشته است
2. He yawned his jaws out of joint.
[ترجمه ترگمان]دهانش را باز کرد و دهانش را باز کرد
[ترجمه گوگل]او فکهایش را از هم جدا کرد
[ترجمه گوگل]او فکهایش را از هم جدا کرد
3. It's possible to throw the computer program out of joint by typing in nonsense.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که برنامه کامپیوتری را از مفصل با تایپ کردن به طور بی هوده حذف کنید
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که برنامه کامپیوتری را از طریق اتصال به بی معنی وارد کنید
[ترجمه گوگل]این امکان وجود دارد که برنامه کامپیوتری را از طریق اتصال به بی معنی وارد کنید
4. Time is thrown completely out of joint in the opening chapters.
[ترجمه ترگمان]زمان به طور کامل در فصل های افتتاحیه به طور کامل از بین رفته است
[ترجمه گوگل]زمان به طور کامل خارج از مفصل در فصل های باز باز می شود
[ترجمه گوگل]زمان به طور کامل خارج از مفصل در فصل های باز باز می شود
5. His nose has been a bit out of joint ever since Marion got here.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که ماریون به اینجا رسید، بینی اش از تنش کنده شده بود
[ترجمه گوگل]از آنجا که ماریون در اینجا حضور دارد، بینی او کمی از هم جدا شده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که ماریون در اینجا حضور دارد، بینی او کمی از هم جدا شده است
6. She put her hip out of joint in the accident.
[ترجمه ترگمان]اون تو تصادف مفصل رانش رو از هم جدا کرده
[ترجمه گوگل]او در حادثه خود را از مفصل خارج کرد
[ترجمه گوگل]او در حادثه خود را از مفصل خارج کرد
7. The delays put the whole schedule out of joint.
[ترجمه ترگمان]این تاخیرها، کل برنامه را از هم جدا می کنند
[ترجمه گوگل]تاخیر تمام برنامه را از هم جدا می کند
[ترجمه گوگل]تاخیر تمام برنامه را از هم جدا می کند
8. Something is out of joint in our society.
[ترجمه ترگمان]در جامعه ما چیزی مشترک است
[ترجمه گوگل]چیزی در جامعۀ ما وجود ندارد
[ترجمه گوگل]چیزی در جامعۀ ما وجود ندارد
9. Barry had his nose put out of joint by Lucy's aloof sophistication.
[ترجمه ترگمان]ری تا بینی اش را با sophistication آرام لوسی کنار گذاشته بود
[ترجمه گوگل]بری، بینی خود را از طریق پیچیدگی بی نظیر لوسی بیرون کشید
[ترجمه گوگل]بری، بینی خود را از طریق پیچیدگی بی نظیر لوسی بیرون کشید
10. Our whole schedule was put out of joint by the designs arriving a week late.
[ترجمه ترگمان]تمام برنامه ما با طراحی یک هفته تاخیر انجام شد
[ترجمه گوگل]طرح کلی ما توسط طرح هایی که در اواخر یک هفته به طول می انجامد، از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]طرح کلی ما توسط طرح هایی که در اواخر یک هفته به طول می انجامد، از هم جدا شدند
11. John's nose was really put out of joint when Jane was promoted and he wasn't.
[ترجمه ترگمان]وقتی جین ترفیع پیدا کرد، بینی جان واقعا از هم جدا شد
[ترجمه گوگل]وقتی جین تبلیغ شد، بینی یون واقعا از هم جدا شد و او نبود
[ترجمه گوگل]وقتی جین تبلیغ شد، بینی یون واقعا از هم جدا شد و او نبود
12. She fell and put her knee out of joint.
[ترجمه ترگمان]او افتاد و زانویش را از هم جدا کرد
[ترجمه گوگل]او سقوط کرد و زانویش را از هم جدا کرد
[ترجمه گوگل]او سقوط کرد و زانویش را از هم جدا کرد
13. The climate seems out of joint.
[ترجمه ترگمان]آب و هوا پر از آب و هوا است
[ترجمه گوگل]آب و هوا به نظر نمی رسد
[ترجمه گوگل]آب و هوا به نظر نمی رسد
14. Now, don't get your nose out of joint.
[ترجمه ترگمان]حالا، دماغت را از اینجا بیرون نکش
[ترجمه گوگل]حالا، بینی خود را از دست ندهید
[ترجمه گوگل]حالا، بینی خود را از دست ندهید
کلمات دیگر: